معرفی 7 عنصر تفکر استراتژیک
موضوع :برچسب ها : ممکن است عبارت “تفکر استراتژیک” به اندازهی عباراتی مانند برنامهریزی استراتژیک، تدوین استراتژی، راهکارهای استراتژیک و … به گوش نخورد. معمولاً بسیاری افراد بهخصوص مدیران و صاحبان کسب و کار، بر این باورند که با تفکر استراتژیک آشنا هستند و همواره از این روش استفاده میکنند. اما حقیقت ماجرا اینطور نیست! به زبان ساده، تفکر استراتژیک، شیوهای بهتر و منسجمتر را در مورد نحوهی فکر کردن به ما میآموزد. این مطلب نه تنها برای مدیران و صاحبان کسب و کار، بلکه برای تمام افرادی که مایلند چارچوبی اصولی را در مورد نحوه نگرش خود به مسائل و دنیای پیرامون بیاموزند تا بتوانند با وجود تمام محدودیتها، در بهینهترین حالت مسائل را مدیریت کنند، مناسب است. یک متفکر استراتژیک، سوالات را از پیش حدس میزند و گزینههای مختلفی را به عنوان راه حل موضوعات در نظر میگیرد. اگرچه تفکر استراتژیک ممکن است کمی زمانبر باشد و از چابکی سازمان بکاهد، اما یک مدیر خوب باید بتواند میان تصمیمات لحظهای و تفکرات استراتژیک تعادل برقرار کند. در ادامه به معرفی ۷ عنصر تفکر استراتژیک موفق خواهیم پرداخت. 1. تعیین چشمانداز اگر ندانید قرار است دقیقا به کجا برسید، هرگز موفق نخواهید شد. اولین گام در تفکر استراتژیک، تعیین دورنمایی از مسیر، همراه با اهداف تعریف شده است. این چشمانداز باید به گونهای باشد که به شما برای ادامه دادن مسیر انگیزه دهد و اندکی شما را هنگام خارج شدن از مسیر، نگران کند. تعیین چشم انداز مانند چالشی است که شما را به تفکر درازمدت و پیشبینی موقعیت شما در آینده وامیدارد. 2. تمرکز در این مرحله لازم است منابع محدود خود را با اهداف استراتژیکی که از پیش تعیین کردهاید، همراستا کنید. این عوامل محدود کننده میتوانند محدودیتهای زمانی، اقتصادی، روابط بیرون سازمانی، محیط صنعت، رقبا و … باشند. از طرفی همواره گزینههای متعددی به عنوان راهکار پیش رو دارید. اما بهترین استراتژی در این مرحله تمرکز است تا انتخابها را محدود کرده و بتوانید منابع خود را به بهترین شکل به راهکارهایی که با محدودیتها متناسب اند، اختصاص دهید. انتخاب این استراتژی سبب افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، افزایش راندمان منابع انسانی، افزایش شهرت و آگاهی از برند و ایجاد مزیت رقابتی متمایز خواهد شد. 3. فرصت فرصتها در واقع همان اتفاقات یا تعییراتی هستند که پتانسیل رشد، توسعه کسب و کار و ورود به بخشهای جدیدی از بازار را برای شما فراهم میکنند. این فرصتها میتوانند در اثر عواملی مانند رفتار کاربران، تغییرات تکنولوژی و ترند بازار و عملکرد رقبای شما پدید آیند. به کمک تفکر استراتژیک میتوان با ارزیابی وضعیت کنونی بازار، فرصتهای موجود و پیشرو را شناسایی کرده و از این شرایط به سود کسب و کار خود استفاده کنید. 4. سرعت عمل داشتن سرعت عمل و شناسایی فرصتها در زمان و مکان صحیح، بسیار مهم است. چرا که در غیراینصورت رقبا زودتر دست به کار شده و از فرصتهای موجود به نفع خود استفاده میکنند. کسب و کاری برنده است که پیشتاز باشد و بتواند به سرعت از قابلیتها و تواناییهای خود در راستای بهرهگیری از این فرصتها استفاده کند. 5. پیشرفتهای غیر منتظره اولیه یک استراتژی هوشمندانه و موفق، از همان ابتدا تغییراتی در جایگاه کسب و کار در بازار رقابتی پدید میآورد. بسیاری از افراد ممکن است به این پیشرفتها و موفقیتهای کوچک اولیه توجه نکنند، غافل از اینکه این دستاوردها از همان ابتدا به ما نشان میدهند که آیا به درستی در مسیر پیشرفت و رسیدن به اهدافمان قرار گرفتهایم؟ 6. شناسایی و استفاده از اهرمهای رشد نکته مهم اینجاست که میتوانید از این دستاوردهای اولیه مانند اهرم رشد یا نقاط راهنما استفاده کرده و با قدرت پنهان کسب و کار خود را برای دستیابی به اهداف خود در بازار مواجه شوید. به طوری که بتوانید با صرف منابع کمتر، بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را از آن خود کنید. این استراتژی هوشمندانه میتواند به گونهای تدوین شود که در تمام مراحل سفر مشتری، از آگاهی برند تا وفاداری، همواره او را برای ورود به مرحله بعدی هدایت و تشویق کند. 7. ورود به دروازه موفقیت مشاهدهی تغییرات در جایگاه برند، همراستا با چشمانداز شما یا رشد مزیت رقابتی، دورنمایی از مسیر درست آیندهی کسب و کار را به شما نشان میدهد که از طریق آن میتوانید در زمینههای بسیاری مانند تعامل کارآمد با مشتریان، بهینهسازی استراتژی برندینگ، ایجاد ارزش و سودآوری پیشرو باشید. یک استراتژی موفق در نهایت باید به افزایش قدرت برند و افزایش سودآوری آن منجر شود. این قدرت میتواند در اثر مواردی مانند جذب مخاطبان بسیار، افزایش سهم بازار، پیشی گرفتن از رقبا، دارا بودن فرهنگ سازمانی مناسب، استفاده از بهینهترین کانالهای تبلیعاتی و … به دست آید. هدف این است که دستاوردهای اولیه را در راستای چشمانداز و اهداف کسب و کار به موفقیتهای بزرگتر و پابدارتر تبدیل کنید تا همیشه در مسیر رشد باقی بمانید. تفکر استراتژیک میتواند به مدیران و صاحبان کسب و کار در تدوین اهداف بلند مدت و همچنین مدیریت ریسک کمک کند و بتوانند با وجود منابع محدود، در بهینهترین حالت مسائل را مدیریت کنند. اگر در زمینهی تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ نیاز به یک تیم مشاوره حرفهای دارید، این کار را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برونسپاری کنید.,