تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
Digital Marketing

Digital Marketing

مطالب مرتبط با دیجیتال مارکتینگ

Performance Marketing یا بازاریابی عملکردی چیست و چه مزیت‌هایی دارد؟

موضوع :
برچسب ها : در گذشته تمرکز بازاریاب‌ها، آژانس‌های تبلیغاتی و به طور کلی کسب‌و کارها بیشتر روی برندیگ بوده است اما با گذشت زمان این هدف تبدیل به اهدافی چون دستیابی به Lead بیشتر، افزایش نرخ‌های تبدیل، افزایش ترافیک وب‌سایت و … شده است. به بیان ساده‌تر، اهداف تعیین شده، قابل اندازه‌گیری، واضح‌تر و مشخص‌ترند. پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی یک روش مناسب برای بهینه‌سازی کمپین‌ها، داشتن تبلیغات هدف‎مند، قیمت‌گذاری تبلیغات بر اساس عملکرد آن‌ها و در نهایت کسب نتیجه بهتر است. برعکس بازاریابی سنتی که تبلیغ‌دهنده‌ها تنها برای گزینه‌های خاصی پرداخت انجام می‌دهند که ممکن است منجر به نتیجه دلخواهشان هم نشده باشد و یا در حالت بهتر معمولا پرداخت‌ها بر اساس متوسط عملکرد کمپین‌های قبلی اتفاق می‌افتاد؛ اما در بازاریابی عملکردی یا پرفورمنس مارکتینگ، هزینه‌ها بر اساس نتیجه‌ای که به دست می‌آید محاسبه می‌شود. برای مثال پرداخت هزینه یک تبلیغ باید بر اساس مقدار بازدیدکننده‌ها، تعداد کلیک‌ها روی تبلیغ، مقدار هدایت Lead مورد نظر به قیف فروش و در نهایت افزایش میزان فروش باشد. این روش بیشتر مناسب کمپین‌های دیجیتالی که است که محاسبه آن آسان‌تر است. معمولا قیمت‌گذاری کمپین‌های بازاریابی عملکردی براساس CPI (Cost Per Install) ,CPL (Cost Per Lead) ,CPC (Cost Per Click) CPA (Cost Per Acquisition) محاسبه و تعیین می‌شود. از زیرمجموعه‌های بازاریابی عملکردی می‌توانیم به بازاریابی مشارکتی یا Affiliate Marketing اشاره کنیم. در بازاریابی مشارکتی فروشنده در ازای تبلیغ یک محصول یا خدمت و دریافت عملکردی که انتظارش را دارد، به انتشاردهنده تبلیغات، مبلغی را پرداخت می‌کند. این مبلغ می‌تواند بر اساس Lead های تولید شده، یا تارگت فروش کسب شده باشد. قبل از اینکه بتوانیم موفقیت هر فعالیت را اندازه‌گیری کنیم، نیاز به تعیین اهداف کمپین‌مان داریم تا بدانیم دقیقا به دنبال چه هستیم، مخاطبان هدف ما چه کسانی هستند و ارائه تبلیغات در چه محلی، ما را به نتیجه مورد نظر می‌رساند. افزایش ترافیک وب‌سایت، افزایش بازدیدها، افزایش اینگیجمنت، تولید Lead و افزایش فروش از اهداف معمول و مهم در بازاریابی دیجیتال است. در بازاریابی عملکردی سه عامل، ایفای نقش می‌کنند: تبلیغ‌دهندگان، آژانس‌های تبلیغاتی و ناشران. در این روش علاوه بر توجه به مخاطبان هدف، باید لیستی از ناشران را هم در دست داشته باشیم معمولا این لیست از طرف آژانس‌های تبلیغاتی به ما پیشنهاد می‌شود که لزوما کیفیت این ناشران یکسان نیست. باید بهترین ناشر را متناسب به نوع کسب‌وکار و همچنین مخاطبان‌مان انتخاب کنیم. در ادامه به مزیت‌های متعدد بازاریابی عملکردی می‌پردازیم: مزایای استفاده از بازاریابی عملکردی اصلی‌ترین مزیت بازاریابی عملکردی، قابلیت اندازه‌گیری تمامی معیارهایی است که در موفقیت کمپین‌ها اهمیت دارد. در پرفورمنس مارکتینگ باید در ابتدا اهداف‌مان را شناسایی کنیم و با در نظر گرفتن هر اقدام ( Per Action)، یک نرخ ایده‌آل را در نظر بگیریم. یکی از مزایای استفاده از بازاریابی عملکردی، ریسک کم‌تری است که به تبلیغ‌کنندگان تحمیل می‌کند؛ چرا که در این روش برخلاف دیگر روش‌ها خصوصا روش‌های سنتی‌تر، نیاز به بودجه کم‌تری داریم و علاوه بر این پرداخت هزینه‌ها، مشخصا برای نتیجه موفقیت‌آمیزی که از انتشار تبلیغات دریافت می‌کنیم صورت می‌گیرد. در واقع تبلیغ‌کنندگان هزینه تبلیغات موفق را پرداخت می‌کنند. در روش‌های سنتی‌تر تبلیغات، پرداخت هزینه معمولا برای فضای آگهی و بدون توجه به عملکرد آن صورت می‌گیرد. در واقع می‌توانیم بگوییم صرف هزینه برای هیچ! یکی دیگر از مهم‌ترین مزیت‌های بازاریابی عملکردی این است که نرخ بازگشت سرمایه یا ROI را افزایش می‌دهد و از پرداخت برای هزینه‌های اضافی جلوگیری می‌کند. در واقع برعکس روش‌های سنتی، این امکان را می‌‌دهد تا برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشیم، عملکردمان را به‌صورت موشکافانه ارزیابی کنیم و براساس اطلاعات به دست آمده و نتیجه‌ای که انتظار کسب آن را داشتیم، پرداخت کنیم؛ در صورتی که ما را به نتیجه مورد نظرمان نرساند، می‌توانیم بودجه آن‌ها را به کمپین‌های دیگر انتقال بدهیم. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین استراتژی‌ها و خرید رسانه مناسب با کسب‌وکارتان، شما را در راه بازاریابی عملکردی همراهی می‌کند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 24 بهمن 1397ساعت 14:02 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 58 | |

بازایابی بازگشتی یا Retention Marketing چیست؟

موضوع :
برچسب ها : اخیراً در دنیای تجارت الکترونیک مفهوم جدیدی به نام Retention Marketing یا بازاریابی بازگشتی مطرح شده است. هدف Retention Marketing بازگرداندن مشتریان فعلی به سمت خرید کردن یا استفاده‌ی مجدد از محصولات در یک کسب و کار است. در این روش به جای تمرکز صرف بر تولید Lead و جذب مشتریان جدید، بر حفظ مشتریان فعلی با هدف داشتن مشتری وفادار آن‌ها تمرکز می‌کنیم. در مقالات قبل با مفهوم قیف فروش آشنا شدید. از دیدگاه بازاریابی، فرآیند فروش شکلی مانند یک قیف به خود می‌گیرد که به آن قیف فروش یا Sales Funnel می‌گوییم. مراحل کلی تشکیل دهنده‌ی قیف فروش به ترتیب عبارت اند از آگاهی، ایجاد علاقه، ارزیابی، تصمیم‌گیری، اقدام به خرید، خرید، بازگشت مشتری و در نهایت وفاداری مشتری. Retention Marketing یا بازاریابی بازگشتی در حقیقت به مجموعه فعالیت‌های بازاریابی گفته می‌شود که پس از پایان مرحله‌ی خرید، باعث می‌شوند مشتری دوباره اقدام به استفاده از محصولات یا خدمات شما نماید. به عبارتی دیگر، Retention Marketing موجب افزایش Purchase Frequency (تعداد دفعات بازگشت مشتری در یک بازه زمانی) و نرخ تکرار خرید می‌شود. با توجه به این‌که هزینه‌ی جذب یک مشتری از هزینه‌ی نگهداری آن بیش‌تر است، افزایش این دو عامل به معنای افزایش LTV(Lifetime Value) هر مشتری و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در دراز مدت است. نکته مهم این است که بازاریابی بازگشتی به هیچ عنوان نباید جایگزین دیگر فعالیت‌های بازاریابی شود، بلکه به موجب بهره‌گیری از مزایای آن، باید به نسبت رشد کسب و کار در برنامه‌های بازاریابی گنجانده شود. با ظهور اینترنت و ورود کسب و کارها به دنیای دیجیتال مارکتینگ، مفاهیم بازاریابی دچار تحولات بسیار عظیمی شده است. در گذشته، ترغیب مشتریان برای خرید مجدد کاری دشوار و هزینه‌بر بوده، اما امروزه رسانه‌های دیجیتال، انجام فعالیت‌های بازاریابی بازگشتی یا Retention Marketing را بسیار ساده‌تر کرده‌اند. روش‌های پیاده‌سازی برنامه‌های بازاریابی بازگشتی به طور کلی، استفاده از هر روشی که بتواند توجه مشتری را مجدداً به خود جلب کرده و یا موجب رضایت بیش‌تر او از خرید شود، می‌تواند سبب بازگشت مشتری به سمت استفاده از خدمات یا محصولات شما شود. موارد زیر از جمله روش‌های معمول در پیاده‌سازی برنامه‌های بازاریابی بازگشتی هستند: بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی: همان‌گونه که از شبکه‌های اجتماعی با هدف آگاهی از برند و تولید lead استفاده می‌کنید، می‌توانید مشتریان فعلی خود را نیز به استفاده مجدد از محصولات و خدمات خود ترغیب و تشویق نمایید. برای مثال، می‌توانید مشتریانی را هدف قرار دهید که زمان نسبتاً زیادی را در صفحه‌ی شما سپری می‌کنند و تمایل زیادی به برقراری ارتباط با شما را دارند. می‌توانید با استفاده از پیشنهادات هیجان‌انگیز، ارائه‌ی تخفیفات در خریدهای آنلاین و یا تخفیفات پلکلانی، مشتریان را درگیر کرده و به خرید مجدد ترغیب کنید. بازاریابی ایمیلی: ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی یکی از راه‌های مفید برای یادآوری برندتان به مشتری و یا اطلاع رسانی از رویدادها یا پیشنهادات مختلف مرتبط با کسب و کار با تولید محتوای جذاب است. داشتن ارتباط مستمر با مشتریان سبب ایجاد ارزش شده و منجر به افزایش نرخ تبدیل خواهد شد. تبلیغات درون‌برنامه‌ای: استفاده از تبلیغات و یا پیام‌های شخصی درون اپلیکیشن‌ها می‌تواند جهت یادآوری به خرید مجدد مشتری بسیار مفید واقع شوند. خدمات پس از فروش: ارائه‌ی خدمات ارزشمند پس از فروش، یکی از عوامل بسیار تعیین کننده در رضایت و وفاداری مشتریان است. ایجاد باشگاه مشتریان و اعطای امتیاز، تخفیف، جایزه و از این دست پیشنهادات ویژه برای مشتریان، یکی از عوامل بسیار تعیین کننده در جلب نظر مثبت مشتریان است. استفاده از محتوای شخصی‌سازی شده: طبق تحقیقات انجام شده، بیش از 70% مردم به تبلیغات شخصی‌سازی شده و مرتبط، علاقه نشان می‌دهند. بنابراین، یکی از راه‌های جلب توجه مجدد مشتریان، تولید محتوای ارزشمند شخصی‌سازی شده و جذاب است. بهینه‌سازی مستمر وب‌سایت و تجربه کاربری: طراحی جذاب وب‌سایت و ارائه تجربه کاربری خوب به مشتریان، می‌تواند یکی از عوامل مهم و اثرگذار در تصمیم مشتری برای بازگشت به سمت شما باشد. هم‌چنین با توجه به استفاده‌ی روزافزون از موبایل‌ها توسط افراد، طراحی وب‌سایت سازگار با موبایل نیز بسیار حائز اهمیت است. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه‌ی کلیه خدمات تبلیغاتی، کسب و کار شما را به کمک پیاده‌سازی استراتژی‌های بازاریابی بازگشتی، در راستای صرفه‌جویی در هزینه‌های بازاریابی در کنار داشتن مشتریانی وفادار یاری می‌کند.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 27 بهمن 1397ساعت 12:24 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 34 | |

وایرال مارکتینگ و تاثیر آن بر کسب‌وکارها

موضوع :
برچسب ها : ممکن است بارها و بارها بعد از مواجهه با یک محتوای خلاقانه یا بعد از استفاده از یک کالا یا محصول، نتیجه را به اطرافیان خود انتقال داده‌ باشیم و آن‌ها را از تجربه مثبت یا منفی خود آگاه کرده باشیم. به بیان ساده‌تر به نوعی آن‌ها را به خریدن یا نخریدن یک محصول، سوق داده‌ایم. وایرال مارکتینگ عنوان نشات گرفته از این رفتار است که در ادامه به آن می‌پردازیم. وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی یکی از استراتژی‌های بازاریابی است که این امکان را می‌هد تا کالا و خدمات را به واسطه مشتریان و از طریق رسانه‌های اجتماعی تبلیغ کنیم. نام این مدل بازاریابی برگرفته از رفتار مخاطب است که نتیجه استفاده از یک محصول یا کالا را به اطرافیان خود منتقل می‌کند؛ درست مثل یک ویروس که از فردی به فرد دیگری منتقل می‌شود. در وایرال مارکتینگ این مخاطبان و مشتریان هستند که تصمیم می‌گیرند چه چیزی را به دیگران انتقال بدهند و یا به اصطلاح وایرال کنند. اساس وایرال مارکتینگ را بازاریابی دهان به دهان تشکیل می‌دهد. این روش به دلیل هزینه پایین‌تر و اثرگذاری بیشتر به نسبت دیگر روش‌های، برای کسب‌وکارهای نوپا و کوچک مناسب است؛ هرچند که کسب‌وکارهای بزرگ‌تر هم از مزایای آن بهره می‌برند. هر محتوا یا ویدیویی می‌تواند وایرال بشود. تنها نیاز داریم برای تولید کمی خلاقیت داشته باشیم و به خصوصیات دموگرافیک هم توجه کنیم؛ چرا که بازاریابی ویروسی یک رویکرد مشتری محور است و ما نیاز داریم تا مخاطبان هدف‌مان را به درستی انتخاب کنیم؛ در نتیجه نیاز به تحقیقات بازار داریم تا متناسب با پرسونای مخاطب و داده‌های به دست آمده، محتوایی را تولید کنیم که او را به وایرال کردن تشویق کند. نکته‌هایی که به وایرال شدن کمک می‌کنند اگر بتوانیم با محتوایی که تولید می‌کنیم احساساست افراد را درگیر و توجه‌شان را جلب کنیم، مخاطب تمایل بیشتری به وایرال کردن آن دارد. محتوای متفاوت، ارزشمند و جذاب کمک می‌کند تا مخاطب، ناخودآگاه و بدون نیاز به تلاش بیشتری از سمت ما، آن را وایرال کند. بهتر است بستری که در آن محتوا تولید می‌کنیم عمومی باشد تا به راحتی در دسترس مخاطب قرار بگیرد. علاوه ‌بر این بهتر است محتوای تولیدی در بطن خود داستانی برای نقل کردن داشته باشد. توجه به خصوصیات دموگرافیک نیز از دیگر نکاتی است که مخاطب درست را به ما نشان می‌دهد. رعایت همین نکته‌های کوچک به وایرال شدن محتوا و هرچیزی که به کسب‌وکار ما ربط داشته باشد، کمک می‌کند. مزایای و معایب استفاده از وایرال مارکتینگ بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ به نسبت دیگر روش‌های معایب کم‌تری دارد اما بد نیست روی جنبه‌های منفی نیز مروری داشته باشیم و بعد به سراغ مزایای آن برویم. یکی از بزرگ‌ترین معایب بازاریابی ویروسی شاید، سخت بودن اندازه‌گیری دقیق نتایج باشد. همچنین ممکن است پیامی که قصد انتقال آن را داریم، به خوبی منتقل نشود، مخاطب را دچار سوءتفاهم کند و در نهایت نتیجه،‌ عکس آن چیزی باشد که انتظارش را داشته‌ایم. به‌علاوه درست است که بازاریابی ویروسی به سرعت آگاهی نسبت به برند را افزایش می‌دهد و طیف گسترده‌ای از مخاطبان را در معرض خود قرار می‌دهد اما لزوما مشتریان وفادار را به سمت ما نمی‌آورد و ممکن است آن‌ها تنها رهگذرانی باشند که از نام تجاری ما عبور کرده‌اند. از دیگر معایب بازرایابی ویروسی این است که نمی‌شود جلوی پخش شدن جنبه‌های منفی‌ یک خبر، تبلیغ یا اتفاق را گرفت و آن را کنترل کرد. بازاریابی ویروسی در عین حال که طیف گسترده‌ای از مخاطبان را در اختیار ما قرار می‌دهد، به شدت هم در کاهش هزینه‌ها موثر است؛ چرا که در این نوع از بازاریابی، نیازی به خرید تبلیغات یا خرید فضاهای رسانه‌ای نیست و ابزارهایی که به شدت برای ما اهمیت دارند، مخاطبان بالقوه و رسانه‌های اجتماعی است. علاوه‌بر این در مقایسه با روش‌های کلاسیک، نیازی به تلاش برای تبلیغات نداریم؛ به نوعی می‌توان گفت که تمام فرآیند تبلیغات ما توسط مخاطبان صورت می‌گیرد. تولید Lead از دیگر مزایای این روش است. در کل همه چیز در وایرال مارکتینگ ساده است. تنها کافی است تا یک محتوای جذاب و ارزشمند را در هر قالبی تولید کنیم، آن را در اینترنت قرار بدهیم و دیگران را خبر کنیم؛ فقط همان‌طور که پیشتر گفتیم، نیاز به تولید خلاقیت و ارزش داریم تا خود مخاطب احساس کند که باید آن‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارد و رابطه‌‌اش را با برند ما حفظ کنند و در نهایت به مشتری وفادار ما تبدیل شود. در کل می‌توان با اطمینان گفت که این روش به نسبت دیگر روش‌های موجود، در کوتاه‎‌ترین زمان و با کم‌ترین هزینه بیشترین کارایی را دارد و به شدت روی افزایش آگاهی از برند اثرگذار است. تیم خلاقیت و بازاریابی دیجیتال شرکت تبلیغاتی مات، تلاش می‌کند تا بهترین محتوا را برای وایرال شدن و شناخت بیشتر شما به مخاطب، تولید کند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 28 بهمن 1397ساعت 14:44 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 33 | |

7 راهکار مفید در بهینه‌سازی نرخ تبدیل

موضوع :
برچسب ها : صاحبان کسب و کار با طراحی وب‌سایت، به دنبال تحقق برخی اهداف خود از مخاطبان می‌خواهند عملی را انجام دهد. برای مثال این عمل می‌تواند انجام تراکنش یا خرید، تکمیل سبد خرید، عضویت در وب‌سایت، پر کردن یک فرم، اشتراک در یک سرویس و … باشد. این مرحله در میانه‌ی قیف فروش قرار دارد، درست در مرحله‌ای کهLead به مشتری بالفعل تبدیل می‌شود. این گونه اهداف در اصطلاح بازاریابی تبدیل یا Conversion نامیده می‌شوند. نرخ تبدیل یا Conversion Rate، در واقع نسبت تعداد تبدیل‌ها به کل بازدیدکننده‌ها است. برای مثال اگر لندینگ پیج یا صفحه فرود شما 500 بازدید کننده داشته باشد، اما تنها 50 نفر از آن‌ها به CTA توجه کرده و شما را به هدف مورد نظرتان رسانده باشند، نرخ تبدیل 0.1 خواهد بود. زمانی که سخن از بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا Conversion Rate Optimization (CRO) به میان می‌آید، به این معناست که تا حد امکان تلاش کنید از بازدیدکننده‌های فعلی خود، بیش‌ترین میزان Lead و در نهایت مشتری را بسازید. این تصور که افزایش ترافیک وب‌سایت به تنهایی موجب افزایش نرخ تبدیل می‌شود، صحیح نیست. باید بتوانید آنچه در ذهن مخاطب می‌گذرد را دریابید و علایق وی را درک کنید. در این صورت متوجه خواهید شد چه مواردی سبب ترغیب مشتری به انجام عمل مورد نظر شما و ترک نکردن وب‌سایت شما می‌شوند. 7 راهکار مفید در بهینه‌سازی نرخ تبدیل شناسایی پرسونای مخاطب همان‌گونه که در مقالات قبلی بارها به این موضوع اشاره شد، برای موفقیت در هر کسب و کاری که در آن مستقیماً با انسان‌ها سرو کار دارید، ابتدا باید آن‌ها را به خوبی بشناسید تا بتوانید با آنان ارتباط موثر برقرار کنید. شناخت پرسونای مخاطب در بسیاری از موارد مانند تدوین استراتژی‌های تولید محتوای متناسب و طراحی وب‌سایت، می‌تواند راهگشای شما باشد. طراحی بهینه‌ی دکمه‌های فراخوان یا CTA طراحی فراخوان‌ عمل یا CTA می‌تواند در جلب نظر و دعوت مخاطبان به انجام عمل مورد نظر شما مانند خرید، دانلود، عضویت و امثال این‌ها بسیار تاثیرگذار باشد. از ویژگی‌های یک CTA خوب می‌توان به رنگ و کنتراست مناسب، فونت و متن متناسب و همچنین جانمایی بهینه در صفحه اشاره کرد. انجام تست A/B همان‌گونه که در مقالات قبل به طور مفصل درباره‌ی تست A/B توضیح داده شد، جهت مقایسه‌ی اثربخشی دو نسخه‌ی متفاوت از یک صفحه‌ی وب‌سایت خود می‌توانید از تست A/B استفاده کنید. سپس نسخه‌ی بهینه‌تر را به عنوان نسخه‌ی اصلی به مخاطبان نمایش دهید. یکی از موارد مهمی که می‌توان روی آن تست A/B انجام داد، طراحی، رنگ و جانمایی CTA موجود در صفحه است. بهینه‌سازی لندینگ پیج یا صفحه فرود صفحات فرود یکی از جاهایی هستند که معمولاً Conversion در آنجا انجام می‌شود. توجه به دو نکته‌ی مهم در طراحی صفحه فرود یا لندینگ‌پیج‌ بسیار اهمیت دارد. اولین نکته، سازگار بودن آن با صفحات نمایش مختلف در تلفن‌های همراه است. نکته دوم بهینه بودن سرعت بارگذاری یا Load Time صفحه است، چرا که مخاطبان مایل به هدر دادن زمان خود برای دیدن محتوای درون صفحه نیستند. بهینه‌سازی مقالات بلاگ هرکدام از مقالات یک وب‌سایت نرخ تبدیل متفاوتی دارند. شما می‌توانید مقالات دارای نرخ تبدیل پایین‌تر را شناسایی کنید. سپس علت آن را یافته و در راستای بهبود تلاش کنید. به علاوه، برخی مقالات دارای نرخ تبدیل بالاتر هستند، می‌توانید از این فرصت استفاده کرده و آن‌ها را در بسترهای مختلف بازنشر کنید. استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس به کمک ابزار گوگل آنالیتیکس و با مراجعه به بخش Behavior Flow می‌توانید کانال ورودی و مسیر حرکت مخاطب در وب‌سایت، نوع دستگاه (دسکتاپ یا موبایل)، ترافیک ورودی به هر صفحه و از این دست اطلاعات را به دست آورید. در این حالت می‌توانید دریابید کدام بخش در تولید Lead بیش‌تر به شما کمک می‌کند تا روی آن‌ها بیش‌تر تمرکز کنید و همچنین در بخش‌های ضعیف اصلاحاتی صورت دهید. سپس متناسب با آن تصمیماتی در راستای بهینه‌سازی نرخ تبدیل اتخاذ کنید. نظرسنجی از کاربران نظرسنجی از کاربران می‌تواند شما را در یافتن چالش‌ها و یا موارد مورد علاقه‌ی آنان یاری کند تا بتوانید زودتر به نتیجه‌ی دلخواه خود دست یابید. مزایای بهینه‌سازی نرخ تبدیل یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا CRO، افزایش سودآوری و به عبارتی افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI است. به علاوه، به شما کمک می‌کند تا با شناخت بیش‌تر مخاطبان، در جهت حفظ رضایت آنان گام بردارید، لید تولید کنید و با مدیریت این مشتریان بالقوه، آنان را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید. در نتیجه این مشتری راضی می‌تواند به راحتی به مشتری وفادار شما تبدیل گردد. از دیگر مزایای بهینه‌سازی نرخ تبدیل، ارائه‌ی تجربه کاربری خوب به مخاطبان است و در نهایت می‌تواند در بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) موثر واقع شود. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ارائه‌ی خدماتی مانند طراحی صفحات فرود، بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) و تبلیغات دیجیتال، به کسب و کار شما کمک می‌کند تا متناسب با صنعت، نرخ تبدیل خود را بهینه کنید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 29 بهمن 1397ساعت 13:01 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 30 | |

آژانس دیجیتال مارکتینگ چیست و همکاری با آن چه مزایا و معایبی دارد؟

موضوع :
برچسب ها : فرقی نمی‌کند که به تازگی یک کسب‌وکار کوچک را شروع کرده باشید یا اینکه صاحب کسب و کار بزرگی باشید؛ در هر صورت احتمالا جسته و گریخته در مورد آژانس دیجیتال مارکتینگ مطالبی به گوش‌تان خورده باشد. برای آشنایی با مفهوم آژانس دیجیتال مارکتینگ و مزایا و معایب آن، پیشنهاد می‌کنیم در ادامه با ما همراه باشید. تفاوت آژانس دیجیتال مارکتینگ و آژانس تبلیغاتی برای درک تفاوت میان این دو روش، ابتدا کارکردهای هر کدام را به صورت مختصر بررسی می‌کنیم. آژانس‌ تبلیغاتی که برای تمایز آن از آژانس دیجیتال مارکتینگ از عنوان “روش سنتی‌تر” استفاده می‌کنند، عموما روی بازاریابی نتیجه محور تمرکز دارند و سروکارشان با رسانه‌های سنتی مثل تلویزیون، رادیو و مجلات است؛ در نتیجه درآمدشان از انتشار تبلیغات در همین رسانه‌های سنتی است. علاوه بر این، آژانس‌های تبلیغاتی تعهدی در قبال تولید Lead و افزایش فروش دیگر کسب‌وکارها ندارد. در آژانس‌ دیجیتال مارکتینگ یا آژانس‌ بازاریابی دیجیتال رویه‌ها‌ متفاوت‌تر است. آژانس دیجیتال مارکتینگ، نسخه ارتقا یافته آژانس تبلیغاتی است که برای پاسخ به تغییرات دنیای دیجیتال و به روز شدن نیاز کسب‌وکارها به وجود آمده است. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ با مشارکت تیم‌های مختلفی چون تیم استراتژی، گرافیک، تولید محتوا، خلاقیت و … از تکنیک‌های جدید بازاریابی برای سرویس‌دهی به کسب‌و‌کارها و هدایت آن‌ها در طول مسیر استفاده می‌کنند. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، برای هر مسئله‌ پاسخی دارند و می‌توانند به شدت روی تجربه مشتری از لحظه خرید تا زمان ارائه بازخورد (لحظه‌های حقیقت) اثرگذار باشند. به‌طور کلی می‌توان گفت که هر دو مدل یک هدف را دنبال می‌کنند اما تفاوت اصلی‌شان در به روز بودن، نوآوری و خلاقیتی است که آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ از آن‌ها بهره می‌برند. مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ هزینه‌ کم‌تر و اثرگذاری بیشتر یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های همکاری با آژانس دیجیتال مارکتینگ، هزینه‌های کم‌تر، اثرگذاری بالاتر و صرف زمان کم‌تر است و این امکان را می‌دهد تا به مخاطب هدفی که مناسب کسب‌وکار ما است دست پیدا کنیم. به‌کارگیری استراتژی‌های متنوع بازاریابی، برندسازی، بهره‌گیری از خلاقیت و به صورت کلی استفاده از تمام پتانسیل‌ها، همگی در جهت همسو کردن اهداف کسب‌وکارها با اهداف، نیازها و خواسته‌های مشتریان است. مدیریت رسانه‌های اجتماعی از دیگر فعالیت‌های آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، مدیریت پروفایل‌ کسب‌وکارها است. امروزه یکی از لازمه‌های ارتباط، حضور در رسانه‌های اجتماعی مختلف است؛ البته این که کدام رسانه بستر مناسب‌تری برای ما است بستگی به نوع مخاطب و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنیم دارد. پیشرفت کسب‌وکارها برای کسب‌وکارهای نوپا، همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ به شدت تاثیر مثبت دارد؛ چرا که این آژانس‌ها علاوه بر مدیریت رسانه‌ها و اجرای تبلیغات برای کسب‌وکارها، با شناسایی نیازها و تعیین استراتژی‌های گوناگون، تلاش می‌کنند تا بیشترین بهره‌وری و کارایی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورند. اجرای صفر تا صد کمپین‌های تبلیغاتی از دیگر وظایفی است که در حیطه فعالیت آژانس‌های بازاریابی دیجیتال است؛ به این معنا که فقط کافی است تا بودجه موردنظر را به آن‌ها بسپاریم. تعیین اهداف اسمارت یکی دیگر از مزیای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تعریف اهداف اسمارت یا SMART Goal است که در بلاگ‌های پیشین به آن پرداختیم. تعیین اهداف مشخص، قابل‌اندازه‌گیری، قابل دستیابی، واقع‌بینانه و مبتنی بر زمان برای کسب‌وکارها، دید گسترده‌تری نسبت به وضعیت آینده می‌دهد و کمک می‌کند تا وضعیت کنونی را با نگاه رو به آینده جلو ببریم. تعیین دقیق‌تر بازار هدف مزیت دیگر همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ تعیین بازار و مخاطب هدف مناسب‌تر است که با انجام تحقیقات بازار اطلاعات دقیق‌تری را در اختیار ما قرار می‌دهد. مخاطب هدف این شانس را به ما می‌دهد تا مشتریان وفادار بیشتری داشته باشیم و از طریق کانال‌ها و دریچه‌های متفاوتی به مشتریان و خریداران خود برسیم. جایگاه‌یابی مشخص جایگاهی‌یابی مشخص به نسبت رقبا و در صنعتی که در آن فعال هستیم از دیگر مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ است. به دلیل ماهیت دیجیتالی این نوع آژانس‌ها، یافتن جایگاه مناسب در فضای رسانه‌های اجتماعی، بهبود موتورهای جستجو و افزایش سرچ ارگانیک از نکاتی است که مورد توجه قرار می‌گیرد. افزایش تولید و نرخ بازگشت سرمایه یکی از اصلی‌ترین مزایای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تقویت ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است. افزایش ROI به دست آمده توسط یک آژانس دیجیتال مارکتینگ به مراتب بالاتر از آژانس‌های تبلیغاتی سنتی است. افزایش تولید Lead و تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان وفادار، از دیگر مزیت‌های مهم همکاری با این آژانس‌ها است. علاوه‌بر مواردی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم، می‌توان به طراحی و توسعه اپلیکیشن‌ها، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، برندینگ، بهینه‌سازی و بازاریابی موتورهای جستجو، طراحی صفحه فرود یا لندینگ پیج و در نهایت تخصص طراحی وب‌‌سایت و ترکیب آن با فعالیت‌های بازاریابی اشاره کرد. تخصصی که پیش از دیجیتالی شدن دنیای امروز معنایی نداشت. در نهایت باید به خاطر داشته باشید که انتخاب اشتباه آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ می‌تواند روی زمان و بودجه‌ای که کنار گذاشته‌ایم اثر منفی بگذارد و به نوعی تمام تلاش‌تان را به هدر بدهد؛ به همین منظور بهتر است تا با توجه به اهداف و صنعتی که در آن فعالیت دارید، همکاری‌تان را با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ شروع کنید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تخصص تیم‌های استراتژی، ایده‌پردازی و خلاقیت و …. تلاش می‌کند تا بهترین سرویس را متناسب با کسب‌وکار شما ارائه بدهد.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 2 اسفند 1397ساعت 14:02 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 33 | |

قیف فروش یا Sales Funnel

موضوع :
برچسب ها : همه روزه افراد بسیای به دنبال یافتن اطلاعات درباره محصولات یا خدمات مورد نیاز یا مورد علاقه‌ی خود هستند و به همین منظور در گوگل و یا وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف جست و جو می‌کنند. از دیدگاه بازارایابی و فروش، این افراد در گروه مشتریان راغب یا سرنخ (Lead) قرار می‌گیرند. این افراد پتانسیل تبدیل شدن به مشتریان بالقوه و پس از آن، مشتریان بالفعل و در نهایت مشتریان وفادار یک کسب و کار را دارند. کسب و کارها از روش‌های مختلفی برای تولید Lead و مشتریان راغب و در نهایت تبدیل آنان به خریداران و مشتریان وفادار استفاده می‌کنند. از دیدگاه بازاریابی، فرآیند فروش شکلی مانند یک قیف به خود می‌گیرد که به آن قیف فروش یا Sales Funnel می‌گوییم. مشتریان راغب یا Lead، در دهانه‌ی قیف وجود دارند و در قسمت خروجی قیف، تنها مشتریان واقعی باقی مانده‌اند. طبیعی است که تمام افرادی که به محصولات یا خدمات شما علاقه نشان می‌دهند، الزاماً تبدیل به مشتری نخواهند شد. پس در هر مرحله از قیف فروش، ریزش وجود داشته و هر چه از قسمت دهانه‌ی قیف به سمت خروجی آن حرکت می‌کنیم، از تعداد افراد کاسته می‌شود. توجه کنید که مراحل قیف فروش بسته به نوع صنعت و کسب و کار شما متفاوت خواهند بود. در این مقاله قصد داریم مراحل کلی تبدیل یک بازدید کننده یا مشتری راغب را به مشتری نهایی و وفادار که معادل با مراحل قیف فروش است، معرفی کنیم. 8 مرحله قیف فروش 1. آگاهی (Awareness) در مرحله‌ی اول، با توجه به نوع کسب و کار باید مخاطبان را از طریق روش‌ها و کانال‌های مناسب از محصولات یا خدمات خود آگاه کنید. به عبارتی دیگر در این مرحله، هدف اصلی کسب و کارها، افزایش آگاهی از برند است. پیش از آن لازم است پرسونای مخاطب به درستی شناسایی شده تا استراتژی بازاریابی متناسب با هر پرسونا پیاده‌سازی گردد. انواع تبلیغات آنلاین و آفلاین می‌توانند نقش عمده‎‌ای در افزایش آگاهی مخاطبان ایفا کنند. با گسترش استفاده از اینترنت توسط افراد، فرصت بسیار خوبی برای کسب و کارها پدید آمده تا بتوانند از طریق کانال‌های مختلف مانند ایمیل مارکتینگ، شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌های بازاریابی دیجیتال و … خود را در معرض دید مخاطبان هدف قرار دهند. 2. ایجاد تمایل و علاقه (Interest) پس از اینکه خود را در معرض دید مخاطب قرار دادید، اکنون نوبت به آن رسیده که با تولید محتوای جذاب آموزشی و بیان ویژگی‌ها و فواید محصولات و یا خدمات خود، توجه مخاطبان را به خود جلب کنید و در آنان علاقه ایجاد کنید. به میزانی که مزایای یک محصول یا خدمت به طور شفاف و صادقانه بیان شده باشد و با نیاز مخاطب هم‌راستا باشد، وی تمایل بیش‌تری برای کسب اطلاعات بیش‌تر خواهد داشت. 3. ارزیابی (Evaluation) در این مرحله، مخاطب با ویژگی‌ها و مزایای محصولات یا خدمات شما آشنا شده و مشغول بررسی، ارزیابی و گاهاً مقایسه‌ی محصول شما با محصولات مشابه است. برای ساده کردن فرآیند تحلیل و بررسی مخاطب، می‌توانید نمونه‌ای رایگان از محصول یا خدمت خود جهت تست در اختیار مخاطب قرار داده یا نظرات مشتریان فعلی خود را در معرض دید آن‌ها قرار دهید. 4. تصمیم‌گیری (Decision Making) پس از ارزیابی، حال نوبت به تصمیم‌گیری رسیده است. بهتر است فرصت را از دست ندهید و با ارائه‌ی پیشنهاداتی ویژه مانند تخفیف‌ها، خدمات یا امتیازات ویژه، مسیر مخاطب را به سمت خرید جهت دهید. در غیر این‌صورت احتمال از دست دادن این مشتریان بالقوه بسیار بالاست. 5. اقدام به خرید (Buying intention) یک قدم پیش از خرید، درست زمانیست که مخاطب تصمیم به خرید گرفته است. معمولاً این مرحله در معاملات حضوری بیش‌تر معنا پیدا می‌کند. برای مثال، زمانی که مشتری به شما اطمینان می‌دهد که مایل به خرید محصولات یا خدمات شماست اما آن را به زمانی دیگر موکول می‌کند و ممکن است هرگز خرید صورت نگیرد. در این صورت باید با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی هم‌چون مرحله‌ی قبل مخاطب را به خرید راضی کنید. 6. خرید(Buying) در نهایت تلاش‌های شما اثربخش بوده و خرید انجام شده است. 7. بازگشت مشتری(Customer Retention) هدف نهایی شما در قیف فروش به خرید محدود نمی‌شود. شما همواره باید از مشتری حمایت کرده و رضایت وی را جلب نمایید. حفظ و بهبود مستمر کیفیت محصولات یا خدمات می‌تواند سبب شود مشتری دوباره به سمت شما بازگردد. 8. وفاداری (Loyalty) ممکن است مشتری چند بار خرید از محصولات یا خدمات شما را تکرار کند، اما تکرار خرید همواره به مفهوم وفادار بودن مشتری نیست. مشتری وفادار در بسیاری از شرایط، از میان رقبا، باز هم برند شما را انتخاب می‌کند، شما را به دوستان و آشنایان خود از طریق بازاریابی دهان به دهان معرفی می‌کند. هنر بازاریابان این است که از طریق ارزش نهادن به مشتری و پیاده‌سازی استراتژی‌های متفاوت مانند تشویق مشتری به ارائه‌ی بازخورد، تخفیفات ویژه‌ی باشگاه مشتریان، تولید محتوای شخصی‌سازی شده، رضایت وی را افزایش داده و او را به یک مشتری وفادار تبدیل کنند.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 4 اسفند 1397ساعت 16:35 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 30 | |

برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ چه مزایایی دارد؟

موضوع :
برچسب ها : همانطور که می‌دانید بازاریابی، دانش برقراری ارتباط با مخاطب در مناسب‌ترین زمان و بهترین حالت است و امروزه بازاریابی دیجیتال به همان معنا است با این تفاوت که باید جای دیگری به دنبال مخاطبان‌مان بگردیم و آن‌جا جایی جز اینترنت نیست. با همه‌گیر شدن استفاده از اینترنت و ایجاد تغییرات و تحولات در همه زمینه‌ها، به طبع دنیای بازاریابی و کسب‌وکارها نیز دستخوش تغییرات شده‌اند. این‌ مقدمه و شاید یادآوری کوچکی بود برای شروع بلاگ “برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ”؛ مبحثی که امروز قصد داریم به آن بپردازیم. بدون شک همه کسب‌وکارها به دنبال پیشرفت و یافتن فرصت‌های جدید هستند تا بتوانند در رقابت با دیگر رقبای‌شان برنده باشند! برای پیشی گرفتن از رقبا و افزایش سود، معمولا دو روش وجود دارد؛ یا اینکه به استخدام نیرو جدید و تقسیم وظایف فکر کنید و یا اینکه بخشی از کار را برون‌سپاری کنید. قاعدتا یک تیم خبره و تازه‌نفس، بهتر از یک تیم با تفکر و دانش محدود است. البته ناگفته نماند که تصمیم‌گیری میان این دو راه بستگی به موقعیت کسب‌وکارها دارد و ماتریس SWOT یکی از ابزارهایی است که در این زمینه اطلاعاتی خوبی را در اختیار قرار می‌دهد. در صورتی که موقعیت‌تان مناسب است و توانایی برون‌سپاری را دارید، در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با مزایای برون سپاری در دیجیتال مارکتینگ یا Outsourcing Digital Marketing آشنا بشویم: مزایای برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ چیست؟ یک تیم همه فن حریف داشته باشید برای موفقیت در عملکردها و دستیابی به نتیجه مورد نظر نیاز به رنج گسترده‌ای از مهارت‌ها دارید اما استخدام افراد حرفه‌ای، کار نسبتا سختی است و سازمان را متحمل هزینه‌های زیادی می‌کند؛ با برون‌سپاری می‌توانید هزینه‌های کم‌تری به نسبت استخدام افراد حرفه‌ای و تمام وقت بپردازید. علاوه‌بر هزینه، گرد هم آوردن افراد حرفه‌ای نیز کار نسبتا سختی است اما برون‌سپاری این امکان را می‌دهد تا طیف وسیعی از مهارت‌های مورد نیاز را در کنار هم داشته باشید. طراحی و گرافیک، آنالیز داده‌ها، تحقیقات بازار و بهینه‌سازی موتورهای جستجو، همگی از مواردی هستند که می‌توانید با برون‌سپاری، از مزایای آن‌ها بهره‌مند شوید. هزینه‌ها و ریسک را کاهش دهید آموزش، پروسه استخدام، زمان، هدررفت سرمایه و دیگر هزینه‌های غیرملموس تنها بخشی از هزینه‌هایی است که کسب‌وکارها مجبور به صرف آن‌ها هستند و قطعا این هزینه‌ها برای کسب‌وکارهای نوپا و کوچک سنگین است. برون‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این امکان را می‌دهد تا بدون به خطر انداختن سرمایه، منابع و زمان به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید. با افراد با تجربه سروکار پیدا می‌کنید یکی از مزایای برون‎‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این است که می‌توانید با دیگر افراد با تجربه سازمان‌ها، سروکار داشته باشید؛ چرا که آژانس‌ها به در دست داشتن همزمان چندین پروژه عادت دارند، به چالش‌های پیش‌رو آشناتر هستند و راه‌های گذر از آن‌ها را نیز می‌دانند. به بیان ساده‌تر، پروژه‌های مشابه زیادی را در دست داشته‌اند و میدانند چه‌ چیزی به نفع شما و چه چیزی به ضررتان است. نیاز به صرف زمان برای آموزش کارمندان ندارید برای رشد کسب‌وکار و رقابت با دیگر رقبا به پرورش، آموزش و فراهم کردن بستر آموزشی نیاز است. هرچند که یک قالب خاص برای حل کردن مشکلات ناشی از آموزش وجود ندارد و برای مرتفع کردن مشکلات پیش‌روی کارمندان، نیاز به طراحی برنامه‌های آموزشی متفاوتی است. یکی از مزایای برو‌ن‌سپاری این است که نیازی به گذر از فرآیند تربیت و آموزش نیست چرا که کارمندان دیگر آژانس‌ها دانش و مهارت مورد نیاز شما را دارند. می‌‌توانید روی هسته اصلی کسب‌وکارمان تمرکز کنید یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری این است که می‌گذارد روی مسائل مهم‌تر و هسته اصلی کسب‌وکارتان تمرکز کنید و زمان بیشتری را به مسائل داخلی سازمان و کسب‌وکارتان اختصاص بدهید. در واقع زمانی را که پیش از برون‌سپاری صرف مسائل کم‌اهمیت‌تر می‌کرده‌اید از این به بعد می‌توانید صرف مسائل مهم‌تر کنید. مشکلات مربوط به کارمندان را کاهش دهید یکی از منافع برون‌سپاری برداشتن فشار از روی دوش کارمندان است! خیلی وقت‌ها با افزایش حجم کارها و بیشتر شدن مسئولیت‌ها، کارمندان از اینکه نتوانند به موقع وظیفه مربوطه را انجام بدهند، استرس و فشار زیادی را متحمل می‌شوند؛ این فشار با غیبت و مرخصی افراد تیم بیشتر هم می‌شود اما برون سپاری این امکان را می‌دهد تا با خیال راحت روی انجام فعالیت‌های دیگر تمرکز کنید و مطمئن باشید که تمامی اهداف تعیین شده مدنظر قرار گرفته‌اند. به همه تقاضاها پاسخ بدهید کمک گرفتن از آژانس‌ها این امکان را می‌دهد تا در شرایط بحرانی و وقت کم به تقاضاهای مشتری بدون نگرانی نسبت به فشارکار و کمبود زمان پاسخ بدهیم. علاوه‌بر این، همکاری دراز مدت با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ این فرصت را فراهم می‌کند تا در برنامه‌ها و کمپین‌های آینده نیز از تخصص و مهارت آن‌ها بهره ببرید. از نگاه‌های تازه استقبال کنید تصوری که نسبت به کسب‌وکارتان دارید مطمئنا تصور کامل‌تری است اما لزوما واقع‌بینانه نیست. یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری ورود فکر تازه است تا از زاویه‌ای دیگر به کسب‌وکارتان نگاه کنید و چشم‌انداز بهتری را با توجه به اطلاعات و بینش خودتان و بینش دیگران ترسیم کنید. نرخ بازگشت سرمایه را افزایش بدهید توجه به Lead Generation و شناسایی مخاطب هدف برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI از دیگر مزایای برون‌سپاری است. علاوه‌بر این حاشیه سود را گسترش می‌دهد و روی افزایش نرخ‌های تبدیل تمرکز دارد. همه این تلاش‌ها برای دستیابی به نتیجه دلخواه‌ ما است. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کمک دانش، مهارت و تجربه تیم‌های حرفه‌ای به شما در شناسایی چالش‌های پیش‌رو و گذر از آن‌ها و در نتیجه کسب نتیجه موردنظرتان کمک می‌کند.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 11 اسفند 1397ساعت 17:57 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 54 | |

ترکیب برند اکتیویشن و دیجیتال مارکتینگ

موضوع :
برچسب ها : آیا به عنوان صاحب یک کسب و کار با برندی ناشناخته، به دنبال افزایش آگاهی از برند و جلب توجه طیف وسیعی از مخاطبان هستید؟ یا می‌خواهید محصول یا خدمت جدیدی از برند خود را برای اولین بار به بازار عرضه کنید؟ این مقاله به شما کمک می‌کند تا ضمن آشنایی با یکی از روش‌های اثربخش و نوین بازاریابی، که از ترکیب برند اکتیویشن (Brand Activation) با دیجیتال مارکتینگ حاصل شده است، بتوانید صدای برند خود را به گوش طیف وسیعی از مخاطبان هدف خود رسانده و از مزایای آن بهره‌مند شوید. برند اکتیویشن (Brand Activation) چیست؟ برند اکتیویشن به مجموعه‌ی کمپین‌ها، رویدادها و فعالیت‌هایی در بازاریابی گفته می‌شود که در آن برندها متناسب با اطلاعات حاصل از تحقیقات بازار ، شناخت پرسونای مخاطب و هویت برند خود، به طور مستقیم با مشتریان و مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار می‌کنند، تا افراد بتوانند از نزدیک، محصول یا خدمت را لمس کرده و با تمام ویژگی‌های آن آشنا شوند. در این حالت، علاوه بر افزایش آگاهی از برند، با درگیر کردن مخاطبان، Lead و مشتریان راغب تولید می‌شود. ارتباط نزدیک با مخاطبان و امکان ایجاد تجربه‌ی استفاده از محصول یا تست آن، موجب افزایش رضایت و ایجاد حس مثبت در آنان خواهد شد. این تجربه می‌تواند به حدی در ذهن این افراد ماندگار شود که حتی پس از خرید محصولات یا خدمات آن برند، به یک مشتری وفادار تبدیل شده و استفاده از محصولات آن برند را به دوستان و آشنایان خود توصیه کنند. به عبارتی دیگر، در برند اکتیویشن عمق نفوذ در ذهن و قلب مخاطبان و مشتریان بسیار زیاد است. تبلیغات ( BTL (Below The Line که در آن از سمپلینگ، بازاریابی مستقیم، برگزاری رویدادها و … استفاده می‌شود و هم‌چنین بازاریابی پارتیزانی یا چریکی می‌توانند نمونه‌هایی از فعالیت‌های بازاریابی در حوزه‌ی برند اکتیویشن باشند. نقش دیجیتال مارکتینگ در بهبود برند اکتیویشن امروزه با پیشرفت تکنولوژی، استفاده‌ی گسترده‌ی افراد از اینترنت و ظهور هم‌زمان رسانه‌های دیجیتال، بستر مناسبی برای دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال پدید آمده است. حتی کسب و کارهای کوچک می‌توانند با صرف هزینه‌های پایین‌تر در مقایسه با بازاریابی سنتی، از مزایای شگفت‌انگیز دیجیتال مارکتینگ بهره‌مند شوند و صدای برند خود را به سرعت به گوش مخاطبان برسانند. برای مثال، بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، یکی از روش‌های رایج و موثر در دیجیتال مارکتینگ است که در آن طیف وسیعی از مخاطبان را که غالباً دارای ویژگی‌های مشترک هستند، هدف قرار می‌دهد. محتوای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به سرعت وایرال شده و نظر طیف وسیعی از افراد را به خود جلب کند. به عبارتی دیگر، کسب و کارها با برنامه‌ریزی و خرید رسانه و انتشار محتوای باکیفیت و جذاب، به وایرال شدن محتوا کمک خواهند کرد. در نتیجه این امر علاوه بر آگاهی از برند، موجب افزایش تعامل و درگیرشدن مخاطبان با برند مورد علاقه‌شان از طریق به اشتراک گذاشتن نظرات، پیشنهادات و احساسات خود خواهد شد. در دیجیتال مارکتینگ با گستره‌ی مخاطبان وسیعی سر و کار داریم، اما ممکن است درصد قابل توجهی از مخاطبان، بدون لمس محصولات یا داشتن تجربه‌ی قبلی استفاده از محصول یا خدمات یک برند، نتوانند ریسک خرید محصول یا خدمت شما را بپذیرند و تبلیغات دیجیتال برای آن‌ها باور پذیر نباشد. به عبارتی دیگر، در دیجیتال مارکتینگ عمق نفوذ به احساسات و ذهن مخاطبان کمتر است. بنابراین در صورت ترکیب کمپین‌های برند اکتیویشن با دیجیتال مارکتینگ، علاوه بر نفوذ عمیق بر ذهن و قلب مخاطب و ایجاد یک تجربه‌ی دلپذیر از استفاده از محصولات یا خدمات در قالب کمپین‌های بازاریابی که پیش‌تر به آن اشاره شد، این امکان وجود دارد که رویدادها و کمپین‌هایی که در راستای برند اکتیویشن انجام شده در رسانه‌های دیجیتال منتشر شود تا طیف وسیعی از مخاطبان هدف تحت تاثیر قرار گیرند. چرا که از این طریق می‌توانند از تجربیات و نظرات افراد حاضر در کمپین‌های بازاریابی مرتبط با برند اکتیویشن آگاه شوند و بیش‌تر به محتوای تبلیغات اعتماد کنند. به عنوان مثالی از ترکیب دیجیتال مارکتینگ با برند اکتیویشن، می‌توانیم به کمپین هفته‌ی تکنولوژی هوآوی که توسط آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در سال 1396 در بازار چارسو اجرا شده، اشاره کرد. در این کمپین به مدت یک هفته، فضایی مناسب و سرگرم کننده برای تجربه‌ی هر یک از ویژگی‌های تلفن HUAWEI Mate 10 ایجاد شد. همچنین، وایرال ویدیوهای تهیه شده از این رویداد از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و با برگزاری مسابقات در فضای دیجیتال، نرخ تعامل کاربران در شبکه‌های اجتماعی افزایش یافت.مثالی دیگر از اجرای همزمان برند اکتیویشن با دیجیتال مارکتینگ، کمپین سوپراستار هوآوی nova 2 Plus است. این کمپین آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در تهران و شمال ایران با هدف معرفی محصول به مردم و ایجاد موقعیت برای تجربه‌ی کار کردن با این گوشی اجرا شده است. در این کمپین برای اولین بار از ون‌های تبلیغاتی برای آگاهی از برند استفاده شده که عاملی جذاب، متمایز و خلاقانه در تبلیغات BTL و برند اکتیویشن محسوب می‌شود. دیگر نقطه تمایز در این کمپین، استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای وایرال شدن ویدیوها و افزایش تعامل با مخاطبان بوده است.تیم حرفه‌ای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با استفاده از تلفیق دیجیتال مارکتینگ و برند اکتیویشن، علاوه بر خلق تجربیات قابل لمس برای مخاطبان، صدای برند شما را به گوش همگان می‌رساند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 18 اسفند 1397ساعت 12:59 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 51 | |

نقش هوش هیجانی در دیجیتال مارکتینگ

موضوع :
برچسب ها : حتماً تا به حال عبارت “هوش هیجانی” را شنیده‌اید. هوش هیجانی یا هوش عاطفی (Emotional Intelligence) به مفهوم توانایی شناخت و درک احساسات خود و دیگران و مدیریت و هدایت این احساسات به بهترین شکل و متناسب با موقعیت‌های گوناگون است. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، بهتر می‌توانند تعارضات را مدیریت کنند و ارتباطاتی اثربخش، مثبت و با همدلی بیش‌تر خواهند داشت. اهمیت استفاده از هوش هیجانی در بازاریابی و مدیریت بر سازمان‌ها پوشیده نیست. اگرچه بسیاری از مدیران در مقابل این ایده مقاومت می‌کنند و ترجیح می‌دهند صرفاً بر اساس منطق، مستندات و روندهای پیشین تصمیم‌گیری کنند. موفق‌ترین و بزرگ‌ترین مدیران و کارآفرینان توانسته‌اند با تکیه بر هوش هیجانی خود در کنار به کارگیری علم و تجربیات، سازمان و بازار هدف را به خوبی مدیریت کرده و با نفوذ به ذهن و قلب مخاطبان و مشتریان، در صنعت خود پیش‌رو باشند. کاربرد هوش هیجانی در موضوعات بازاریابی و فروش باید مانند یک بینش و تفکر به تمام بخش‌های سازمان منتقل شود تا روابط انسانی، عواطف و نیازهای مخاطبان در مقایسه با سودآوری کسب و کار در اولویت قرار گیرد. استفاده از هوش هیجانی در دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال که طیف گسترده‌ای از مخاطبان و بازار را هدف قرار می‌دهد، می‌تواند در تحقق بسیاری از اهداف بازاریابی و داشتن ایده‌های خلاقانه و متمایز، موثر واقع شود. امروزه رسانه‌های دیجیتال نقش بسیار مهمی در ارتباط کسب و کارها با مخاطبان هدف ایفا می‌کنند. به همین دلیل هوش هیجانی می‌تواند در زمینه‌ی تعامل و ارتباط هدفمند با مخاطبان در این رسانه‌ها، برانگیختن احساسات مخاطب و ترغیب آنان به تفکر و انجام عملی خاص مانند خرید، به طرز شگفت‌انگیزی مفید واقع شود. جالب است بدانید تنها حدود یک سوم مشتریان، از سوی برند مورد علاقه‌ی خود حس همدلی و درک شدن را دارند و عملکرد آن برند را مطابق با نیازها و سلیقه‌ی خود می‌پندارند. می‌توان هوش هیجانی را از دیدگاه بازاریابی در 5 بخش زیر تعریف کرد: خودآگاهی: هویت برند خود را بشناسید و بدانید دیگران درباره‌ی برند شما چه برداشت یا احساسی دارند؟ چه چیزی به آن‌ها ارائه می‌کنید؟ چرا شما را دوست دارند یا از شما فاصله می‌گیرند؟ انگیزه: هدف اصلی و انگیزه‌ی شما از بازاریابی چیست؟ این هدف چگونه مخاطبانتان را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا چه سودی برای آنان دارد؟ کدام واکنش مخاطبان در شما انگیزه‌ی لازم را ایجاد می‌کند؟ همدلی: آیا در فعالیت‌های بازاریابی خود، خلق ارزش، علایق و نیازهای مشتری را در نظر می‌گیرید یا صرفاً انجام تراکنش برای شما اهمیت دارد؟ محصول یا خدمت شما در نهایت کدام یک از مشکلات یا نیازهای مشتری را رفع می‌کند و چه تاثیری در زندگی او خواهد داشت؟ خود تنظیمی یا Self-regulation: آیا قادرید عوامل مُخل در نظم یا روند کار خود را کنترل کنید؟ تا چه حد درمقابل تغییرات غیر قابل پیش‌بینی انعطاف‌پذیر هستید؟ تا چه میزان از تفکرات متفاوت و نظرات افراد درباره‌ی خود تاثیر می‌پذیرید؟ مهارت‌های اجتماعی: آیا می‌توانید پیام خود را به طور صحیح به مخاطبان برسانید و با آن‌ها ارتباط موثر برقرار کنید؟ آیا نسبت به مخاطبان خود شفافیت و صداقت دارید؟ تا چه حد به آن‌ها گوش می‌دهید؟ آیا مهارت‌های اجتماعی شما با هویت برند هم‌راستا است؟ 5 مزیت استفاده از هوش هیجانی در دیجیتال مارکتینگ افزایش ترافیک وب‌سایت زمانی‌که پرسونای مخاطب را به درستی شناسایی کرده و با استفاده از هوش هیجانی، علایق و تمایلات آنان را دریافته باشید، می‌توانید حدس بزنید کاربران از چه کلمات کلیدی یا عباراتی در جست و جو استفاده می‌کنند و چه قصدی دارند. سپس می‌توانید محتوای خود را بر این اساس بهینه کرده تا مخاطب بتواند به راحتی وب‌سایت شما را بیابد. در نتیجه، بهینه‌سازی موتورهای جست و جو(SEO) موجب افزایش ترافیک وب‌سایت خواهد شد. افزایش نرخ تبدیل به کمک هوش هیجانی می‌توانید دریابید وجود چه عواملی در لندینگ پیج یا صفحه فرود، در بهینه‌سازی نرخ تبدیل مخاطبان شما اثرگذار است. برای مثال، اغلب مخاطبان، تماشای ویدیوی آموزشی درباره‌ی یک محصول و ویژگی‌های متمایز آن را به مطالعه‌ی یک متن طولانی ترجیح می‌دهند. به این ترتیب، با مشاهده‎‌ی ویدیو و دریافت اطلاعات لازم، حس خوبی در مخاطب ایجاد می‌شود که وی را به کلیک کردن روی CTA ترغیب می‌کند. بنابراین، باید با توجه به پرسونای مخاطب و هدف خود از طراحی لندینگ پیج، باید بهترین نوع محتوا را برای جلب توجه و رضایت آن‌ها انتخاب کنید. تولید Lead استفاده از هوش هیجانی در مراحل تولید Lead و ایجاد مشتریان راغب به استفاده از محصول یا خدمت شما بسیار موثر است. به میزانی که با مشتریان احساس همدلی داشته و احساسات و علایق آن‌ها را محترم شمارید، بیش‌تر به سمت شما جذب خواهند شد. وفاداری مشتری همان‌گونه که اشاره شد، اهمیت دادن به نیازها، خواسته‌ها و ایجاد ارزش برای مشتری، موجب رضایت و وفاداری مشتری خواهد شد. درنتیجه، مدیریت Lead و استفاده از هوش هیجانی می‌تواند این فرآیند را تسریع کرده و تیر شما را به هدف بزند. افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI با این وجود که هدف از به‌کارگیری هوش هیجانی در بازاریابی، تعامل هدفمند، مدیریت احساسات، ایجاد ارزش و نفوذ به ذهن و قلب مشتریان است و سودآوری در اولویت بعدی قرار می‌گیرد، اما افزایش نرخ تبدیل و مشتریان وفادار به افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) می‌انجامد. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کسب و کار شما کمک می‌کند تا با استفاده از هوش هیجانی، از مزایای دیجیتال مارکتینگ در بیشترین حد ممکن بهره‌مند شوید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 7 فروردين 1398ساعت 23:36 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 40 | |

رعایت چه نکاتی در تبلیغات بصری موثر است؟

موضوع :
برچسب ها : در دنیایی که پیشرفت تکنولوژی روزانه و محسوس است، نمی‌توان مثل گذشت به تبلیغات سنتی بسنده کرد. خوشبختانه وجود رسانه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیس‌بوک، توییتر، کار را برای کسب‌وکارها راحت‌تر کرده است. بهتر است به خاطر داشته باشید که بازاریابی تنها در تکنیک‌های فروش خلاصه نمی‌شود بلکه نیاز است تا به عناوین مختلف مشتری را هیجان زده کنید تا بقیه پروسه هدایت او به قیف فروش را راحت‌تر طی کنید. پایه و اساس تبلیغات بصری یا Visual Advertising المان‌های بصری است که بیشتر در تبلیغات آنلاین و خصوصا در طراحی وب‌سایت‌ها برای افزایش آگاهی نسبت به برندها مورد استفاده قرار می‌گیرد. کسب‌وکارهای فعال در حوزه بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ به اهمیت جلوه‌های بصری واقف‌اند و تبلیغات بصری و بازاریابی بصری یا Visual Marketing دقیقا همان روش‌هایی هستند که به کمک آن‌ها می‌توان به نتیجه مورد نظر دست پیدا کرد؛ چرا که جلوه‌های بصری به نسبت محتوا، در زمان کم‌تری امکان انتقال پیام به مشتری را دارند. دلیل همه‌گیر شدن اینستاگرام هم به همین دلیل است؛ چرا که برای تولید و ارائه محتوای می‌توان از المان‌های بصری بیشتری به نسبت فیس‌بوک استفاده کرد. رنگ، تصویر، فونت، ترکیب‌بندی، تکرار و شخصیت‌بخشی از المان‌ها و عناصر کاربردی در تبلیغات بصری هستند که در کنار هم تاثیرگذاری این نوع تبلیغات را بیشتر می‌کنند فقط باید در استفاده از هر کدام از این المان‌ها حساسیت به خرج بدهید چرا که استفاده اشتباه از هر کدام و انتخاب اشتباه جایگاه تبلیغات‌ می‌تواند کسب‌وکار شما را به چالش بکشاند. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که شخصیت انسانی بخشیدن به تبلیغات کمک می‌کند تا با مخاطبان هدف خود ارتباط بهتری برقرار کنید. تمام تلاش در تبلیغات بصری، علاوه‌بر فروش، آگاهی دادن نسبت به برند و انتقال اطلاعات، ایجاد تجربه خوشایند و تحت تاثیر قرار دادن مشتری است. تمامی این اتفاقات بستگی به ما دارد تا Lead ها را به مشتریان وفادار ما تبدیل کند. بسیاری از تصمیمات مشتریان برای خرید و اقدام به آن تحت تاثیر احساسات آن‌ها قرار دارد در نتیجه استفاده از تبلیغات بصری کمک می‌کند تا بیشتر روی احساسات و ادراک مشتریان اثر بگذاریم و آن‌ها را به خرید محصول یا خدمتی که به آن نیاز ندارند، ترغیب کنیم. یکی از مشخصه‌های کسب‌وکارهای موفق، توانایی در ترغیب و تشویق مخاطبان است؛ نه تنها فروش محصولات. در ادامه تعدادی از عوامل موفقیت کسب‌وکارها در Visual Advertising یا تبلیغات بصری را با هم بررسی می‌کنیم. نکات مورد توجه در تبلیغات بصری استفاده از رنگ‌ها یکی از گزاره‌های مهم در موفقیت کمپین‌های تبلیغاتی بصری، رنگ است. انتخاب درست رنگ‌ها، اثرگذاری بالایی در تصمیم‌گیری مشتری دارد. آشنایی با طیف رنگ‌ها و همچنین مباحث روانشناسی در مارکتینگ که در بلاگ‌های قبل به آن پرداخته‌ایم، به شدت روی نتیجه دلخواه‌تان اثرگذار است. باید در نظر داشته باشید که یک الگوی خاص برای استفاده از رنگ‌ها برای مخاطبان وجود ندارد و کاملا بستگی به ماهیت کسب‌وکار، نوع محصول و خدمت و حتی شاخصه‌های دموگرافیکی مخاطبان هدف دارد. هر رنگ با توجه به شاخصه‌ها، احساسات متفاوتی را در مخاطب برمی‌انگیزد. اثر نگاه مستقیم تکنیک سخت اما تاثیرگذار بعدی، اثر نگاه مستقیم در تبلیغات بصری است. همانطور که می‌دانید، در ارتباطات بین فردی هم برقراری ارتباط چشمی به شدت در روند گفتگو میان افراد اثرگذار است. نگاه مستقیم در تبلیغات بصری نیز، القا کننده پیام تبلیغات و برند شما است. به کمک این تکنیک علاوه‌بر انتقال پیام، می‌توان اعتماد را نیز در مخاطب ایجاد کرد. این تکنیک به شدت مورد توجه برندهای معتبر دنیا است که از این طریق نتایج خوبی را به دست آورده‌اند. کوچک‌ترین شک و تردید در نگاه فردی که از آن برای تبلیغات استفاده می‌کنیم، می‌تواند روی مخاطب تاثیر منفی بگذارد و پروسه اعتمادسازی را نیمه‌کاره بگذارد. علاوه‌بر نگاه مستقیم نباید از حالات صورت، زبان بدن و نوع ژست افراد در تبلیغات غافل بود چرا که همگی این عوامل روی چگونگی انتقال پیام برند شما اثرگذارند. تاثیر جمع‌های دوستانه نکته تاثیر گذار بعدی در موفقیت تبلیغات بصری، به تصویر کشیدن جمع‌های دوستانه است. شاید بی‌اهمیت به‌نظر برسد اما این تکنیک به شدت روی ناخودگاه مخاطب اثرگذار است و این پیام را القا می‌کند که گرمی و هیجان جمع‌های دوستانه به دلیل استفاده از یک محصول به‌خصوص است. توجه به نقطه کانونی و قاعده یک سوم نقطه کانونی، نقطه‌ای است که محطول مورد نظر را در مرکز تبلیغات قرار می‌دهد و تمام توجه مخاطب و بیننده را در نگاه اول و در کم‎‌ترین زمان به خود جلب می‌کند. بیشترین تاکید نقطه کانونی روی مهم‌ترین ویژگی محصول است تا برای بیننده درگیری بیشتری ایجاد کند. قاعده یک سوم یا Rules of Thirds نیز تکنیکی در همین راستا است؛ بر اساس این تکنیک، محصول یا عنصر مورد نظر میان تقاطع خطوط افقی و عمودی قرار می‌گیرد و روی به یاد سپاری محصول در ذهن مخاطب و همچنین فرآیند تصمیم‌گیری مشتری اثر مثبت می‌گذارد. برای گرفتن نتیجه مطلوب بهتر است که مخاطب را مدام در معرض تبلیغات نگه دارید تا نام برند و همچنین محصولات و خدمات شما را به خاطر داشته باشد. البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که تکرار بیش از حد می‌تواند حوصله مخاطب را سر ببرد و برای استراتژی‌های تبلیغاتی شما نتایج منفی در پی داشته باشد. در نهایت اگر با ابزارها و تکنیک‌های تبلیغات بصری آشنایی ندارید، می‌توانید این قسمت از کار را با برون‌سپاری، به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان بسپارید.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 8 فروردين 1398ساعت 5:18 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 38 | |

نتورک مارکتینگ چیست و چه شروطی برای موفقیت در آن لازم است؟

موضوع :
برچسب ها : نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه‌ای) یا Multi-Level Marketing که با عنوان‌هایی چون Referral Marketing و Pyramid Selling نیز از آن یاد می‌شود‌، روشی مبتنی بر بازاریابی مشارکتی و بازاریابی دهان‌به‌دهان است. در بازاریابی شبکه‌ای این امکان وجود دارد تا افراد با فروش محصولات به مشتریان بالقوه و عضوگیری همان مشتریان، کمیسیون خود را دریافت کنند. دریافت کمیسیون، بعد از فروش هر محصول به وسیله افراد زیرمجموعه صورت می‌گیرد. علت استفاده از عنوان بازاریابی چند سطحی (MLM) یا فروش هرمی نیز به همین منظور است. یکی از مزایای روش بازاریابی شبکه‌ای یا Network Marketing این است که نیازی به صرف بودجه‌های هنگفت برای تبلیغات وجود ندارد و تنها با ایجاد ارتباطات شخصی می‌توان به نتیجه موردنظر دست پیدا کرد. در واقع فروش بدون واسطه و بدون نیاز به روش‌های هزینه‌بر تبلیغاتی تنها با تبلیغات کلامی و به اصطلاح چهره به چهره صورت می‌گیرد. علاوه‌بر این، موقعیت فروش در هر زمان و مکانی وجود دارد. در بازاریابی شبکه‌ای هر فرد علاوه بر کمیسیونی که خودش برای فروش دریافت می‌کند، از بابت فروش افراد زیرمجموعه‌ خود نیز، کمیسیون دریافت می‌کند. در واقع سود بیشتر هر فرد وابسته به میزان فروش خود و دیگر زیرمجموعه‌های او است. در این روش هر سازمانی برنامه پرداختی مختص به خود را دارد اما چیزی که در سیستم خدمات جبران همه کسب‌وکارها یکسان است، جریان‌های درآمدی است. تفاوت بازاریابی شبکه‌ای با سازمان‌های هرمی باید در نظر داشته باشید که بازاریابی شبکه‌ای روشی کاملا متفاوت از شرکت‎های هرمی دارد؛ چرا که در شرکت‌های هرمی بحثی از محصول و خدمت برای فروش نیست و تنها سرمایه موجود، پولی است که مشتریان وارد شرکت‌های هرمی می‌کنند که عموما این سرمایه نیز صرف عضوگیری افراد می‌شود. در نهایت با گذر زمان، هرم با همه اعضای گروه به جز تعداد معدودی که در صدر هرم قرار دارند، فرو می‌ریزد. اما در مدل بازاریابی شبکه‌ای، محصول و خدماتی برای فروش وجود دارد که توزیع و فروش آن از طریق مشتریان راضی صورت می‌گیرد؛ در واقع فرد با فروش محصول به افراد دیگر و ترغیب همان افراد برای ارتباط‌گیری با گروه دیگری از افراد و فروش همان محصول، تلاش می‌کند تا پروسه فروش را ادامه‌دار کند. البته روند این فرآیند تا جایی است که کیفیت محصول یا خدمت حفظ شود. علاوه‌بر این، برعکس سازمان‌های هرمی، در نتورک مارکتینگ تنها عضوگیری موضوع اصلی نیست بلکه مرحله بعدی آموزش افراد و توسعه مهارت‌های اعضای گروه است؛ تا فروشنده و هر کدام از زیرمجموعه‌ها بتوانند با یک مشتری بالقوه برای فروش محصولات در تماس باشند و از طریق همان مشتری با مشتری‌های بالقوه دیگر ارتباط برقرار کنند. تمام هدفی که در این نوع از بازاریابی دنبال می‌شود، استخدام یا به اصطلاح عضوگیری افراد بیشتر و فروش بیشتر، برای دریافت حقوق یا همان کمیسیون بیشتر است. در ادامه به مهارت‌هایی می‌پردازیم که برای موفقیت در نتورک مارکتینگ به آن‌ها نیازمند هستیم. شروط لازم برای موفقیت در بازاریابی شبکه‌ای ساختن ارتباطات قوی یکی از مهارت‌های پایه و اساسی در بازاریابی شبکه‌ای، داشتن ارتباطات قوی و تلاش برای ایجاد اعتماد در افراد است. قدرت ساخت روابط صمیمی‌تر با افراد این امکان را می‌دهد تا نیازها را سریع‌تر شناسایی کنید و برای تحلیل بهتر سوال‌های‌تان را سنجیده‌تر مطرح کنید. حفظ ارتباطات ایجاد شده بعد از جلب اعتماد دیگران، نوبت به حفظ و نگه‌داری ارتباطات است؛ از آن‌ها دعوت کنید تا با برند، محصولات و سابقه شما بیشتر آشنا شوند. بهتر است این حس را القا کنید که تنها به دنبال فروش نیستید و تلاش می‌کنید تا مشکلات را بشناسید و به نیازها پاسخ بدهید. در این مرحله بسیاری از کسب‌وکارها با شکست مواجه می‌شوند؛ چرا که مشتریان بالقوه به خودی خود به سمت کسب‌وکارها نمی‌آیند و این وظیفه شما است تا آن‌ها را حفظ کنید. شناسایی و گزینش مورد دیگر، شناسایی مشتریان بالقوه و Lead ها است؛ اینکه بدانید مخاطب شما دقیقا چه افرادی هستند، از هدر رفت بسیاری از هزینه‌ها جلوگیری می‌کند؛ گزینش دقیق مخاطبان فعلی، تیم فروش آینده شما را می‌سازد. تکنیک Mirroring هم می‌تواند در ساخت روابط مفید باشد؛ تنها کافی است تا حدی به استایل افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستید، خود را نزدیک کنید تا احساس شباهت را در طرف مقابل ایجاد کنید. مهارت مذاکره و عضویت‌گیری دیگر مهارت‌هایی که در بازاریابی شبکه‌ای مورد نیاز است، مهارت مذاکره و تیم‌سازی در افراد است؛ اینکه بتوانید افراد را هم برای فروش محصول خود متقاعد کنید و هم این توانایی را داشته باشید تا آن‌ها را به عضویت خود در بیاورید، زیرمجموعه خود را گسترش دهید و در واقع تیم‌سازی کنید. ایجاد انگیزه و ترغیب بیشتر آن‌ها به فروش در نهایت هم برای تیم فروش و هم سازمان، منفعت دارد. ارتباطات قوی، شناسایی مشتریان بالقوه، شناسایی علاقه و نیاز آن‌ها و در نهایت هدایت آن‌ها به قیف فروش همگی از مولفه‌های اصلی بازاریابی شبکه‌ای هستند. به‌خاطر داشته باشید که توسعه مهارت‌های فردی در خود و در نهایت در بقیه افراد، شما را به موفقیت در مدل بازاریابی شبکه‌ای نزدیک‌تر می‌کند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 11 فروردين 1398ساعت 23:50 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 46 | |

Retargeting و مزایای استفاده از آن چیست؟

موضوع :
برچسب ها : یکی از مباحث مهم در دیجیتال مارکتینگ و به خصوص فضای تبلیغات آنلاین، Retargeting است که در این بلاگ قصد داریم به چگونگی کارکرد و مزایای آن بپردازیم. Retargeting یا هدف‌گیری مجدد، به تبدیل بازدیدکننده‌های وب‌سایت‌ها به مشتریان دائمی می‌پردازد و برای تبلیغات، روی افرادی که با برندتان آشنایی دارند و به آن علاقه نشان داده‌اند تمرکز می‌کند. در واقع اصلی‌ترین نکته در Retargeting این است که تنها برای بازدیدکنندگانی که قبلا با وب‌سایت شما آشنا شده‌اند و به آن سرزده‌اند تبلیغ و هزینه می‌کنید. مطمئنا می‌دانید که وب‌سایت‌ها عموما ترافیک زیادی دارند اما احتمالا نمی‌دانید که طبق نتایج به دست آمده، متوسط نرخ تبدیل برای بازدید‌های اولیه تنها 2 درصد است. بدون شک این موضوع برای صاحبان کسب‌وکارها چالش بزرگی است و Retargeting یکی از مواردی است که این امکان را می‌دهد تا به 98 درصد باقی مانده نیز دست پیدا کرد. در ادامه با هم به چگونگی فرآیند Retargeting و ردیابی مخاطبان می‌پردازیم. چگونگی فرآیند Retargeting Retargeting که در برخی موارد با عنوان Remarketing نیز از آن یاد می‌شود، فرآیندی است که بازدیدکننده‌های وب‌سایت را به سمت اقدام کردن (Action) ترغیب می‌کند. در واقع این امکان را می‌دهد تا به صورت آنلاین، رفتار بازدیدکننده‌های وب‌سایت را مورد بررسی قرار بدهید. این دقیقا همان کاری است که به کمک Cookie انجام می‌شود؛ احتمالا در هنگام جستجو در سایت‌های مختلف با این عبارت مواجه شده‌اید. Cookie فایل یا قطعه‌ای از اطلاعات است که در Browser کاربر جاسازی می‌شود و اطلاعات وب‌سایت‌های مشاهده شده را را ذخیره می‌کند و با ردیابی رفتار مشتری در وب‌سایت‌ها، برای ترغیب مشتری و برنامه‌ریزی برای هدایت درست او به سمت اقدام کردن، به شما کمک می‌کند. Cookie آگهی‌ها را بر روی سایت‌های دیگری که کاربر در حال بازدید آن‌ها است قرار می‌دهد و او را ترغیب می‌کند تا با کلیک کردن بر روی تبلیغات، به سایت شما بازگردد. استفاده از این تبلیغات با توجه به مخاطبانی که قبلا به وب‌سایت شما سر زده‌اند هدف‌گذاری می‌شود. دقیقا به همین دلیل است که از واژه Retargeting استفاده می‌کنیم؛ چرا که بازدیدکننده‌‎های قبلی‌ را دوباره مورد هدف‌ قرار می‌دهید. مزایای استفاده از Retargeting افزایش آگاهی نسبت به برند یکی از اصلی‌ترین نکات در Retargeting ایجاد و افزایش آگاهی نسبت به برند است. تماشا و بازدید از تبلیغات درون‌برنامه‌ای در بستر سایت‌های دیگر و به کمک Retargeting مخاطب را مجددا مورد هدف قرار می‌دهد و به اصطلاح با یک تلنگر، به صورت ناخودآگاه Brand Awareness را افزایش می‌دهد. بهینه‌سازی نرخ‌های تبدیل یکی دیگر از مزایای Retargeting تاثیر مثبت آن روی نرخ‌های تبدیل یا Conversion Rate ها است. بهینه‌سازی نرخ‌های تبدیل همانطور که در بلاگ‌های پیشین به آن پرداخته‌ایم، Lead بیشتری را به قیف فروش هدایت می‌کند و بازدیدکننده‌های سایت را که به هر دلیلی وبسایت را ترک کرده‌اند، به مشتری‌های بالفعل تبدیل می‌کند. افزایش درآمد و نرخ بازگشت سرمایه یکی از مهم‌ترین مزیت‌های Retargeting افزایش فروش است. پیدا کردن مخاطبانی که به کالا و خدمات شما علاقه نشان داده‌اند و درک این موضوع که چرا محصولات شما با دیگر محصولات دیگر رقبا متفاوت است به مرور فروش‌ را گسترده‌تر می‌کند و به شدت نرخ ROI را افزایش می‌دهد. برای گرفتن نتیجه مطلوب‌تر، بهتر است که همزمان از چند تکنیک برای تجربه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI استفاده کنیم. بهترین مدل Retargeting زمانی است که با بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا همراه باشد. جذب مشتریان بالقوه از دیگر مزایای این روش جذب مشتریان بالقوه‌ای است که به سایت شما سر می‌زنند. بدون شک این روش از روش‌های سنتی‌تر مثل Cold Calling که برای متقاعد کردن مشتریان احتمالی که علاقه‌ای به برند شما ندارند، بهتر است. یک مثال بارز برای Cold Calling که در بازاریابی ایمیل نیز کاربرد دارد، ارسال ایمیل به گروهی از افرادی است که امکان دارد هیچ علاقه‌ای به دریافت آن نداشته باشند و اساسا محصولات شما برای آن‌ها جذاب نباشد. در حالی که Retargeting این امکان را می‌دهد تا به مشتریانی که علاقه نشان داده‌اند، یادآوری کنید و آن‌ها را به مرحله بعد سوق بدهید. در واقع این روش به شما کمک می‌کند تا تنها مخاطبانی که علاقه‌مند هستند را مورد توجه قرار بدهید. تکنیک‌های Retargeting بخش‌بندی مخاطب یکی از موضوعاتی که همیشه باید مدنظر داشته باشید، تفاوت در مدل رفتاری، فکری و تصمیم‌گیری مخاطبان است. یکی از روش‌هایی که در موفقیت‌آمیز بودن Retargeting موثر است، بخش‌بندی مخاطبان است. این تکنیک این امکان را می‌دهد تا با توجه به پرسونا و رفتار مخاطب در هر مرحله از قیف فروش، پیام تبلیغات‌تان را منتقل کنید. با توجه به این تکنیک، هنگامی که یک بازدیدکننده به صفحه اصلی وب‌سایت شما سر می‌زند می‌توانید هدف‌گذاری کنید و آن‌ها را نسبت به برندتان آگاه کنید. Frequency Caps Frequency Caps یکی از تکنیک‌های کاربردی در تبلیغات است که به زبان ساده از سردرگمی مشتری جلوگیری می‌کند و تعداد دفعاتی که یک تبلیغ مشخص در وب‌سایت برای او به نمایش گذاشته می‌شود را محدود می‌کند. Frequency Caps می‌تواند موفقیت کمپین‌های تبلیغاتی را گارانتی کند. حضور تبلیغات شما در همه جایگاه‌ها و وب‌سایت‌ها، ممکن است باعث ایجاد دید منفی نسبت به برند شما شود که Frequency Caps از بروز این مشکل جلوگیری می‌کند. View-Through Conversions View-Through Conversions یا VTC تکنیک دیگری است که نرخ‌های تبدیل‌ بعد از دیده شدن یک تبلیغ یا ویدیو را در اختیار ما قرار می‌دهد و روزانه بر اساس تغییرات پیش آمده گزارش را تغییر می‌دهد. این تکنیک، تبلیغاتی را که به سرعت باعث تصمیم‌گیری برای خرید نمی‌شوند را شناسایی می‌کند. VTC با توجه به نرخ‌های تبدیل‌ به دست آمده بعد از دیده شدن تبلیغات، اطلاعات کاربردی‌ای را در مورد عملکرد آن‌ها در اختیار قرا می‌دهند. Retargeting به نسبت دیگر روش‌ها نتیجه بهتری را حاصل می‌کند اما خود نیز، محصول داشتن یک استراتژی خوب است. کمپین تبلیغاتی جامع، بازاریابی محتوا، فراهم کردن داده‌های ارزشمند و تولید تبلیغات موثر و کاربردی نمونه‌ای از استراتژی‌هایی هستند که در افزایش ترافیک وب‌سایت به شما کمک می‌کنند و Retargeting را امکان‌پذیر می‌کند. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین استراتژی Retargeting برای کسب بهترین نتیجه‌ها، به شما در بازیابی دوباره مخاطبان هدف‌تان کمک می‌کند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 18 فروردين 1398ساعت 13:12 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 32 | |

بررسی 8 نمونه از انواع تولید محتوا

موضوع :
برچسب ها : با همه‌گیر شدن استفاده از رسانه‌های اجتماعی، نمی‌توان از اهمیت تولید محتوا چشم‌پوشی کرد. محتوا با انواع مختلف، کاربردهای متفاوت و در بسترهای گوناگون، اتفاقی است که روزانه با آن در تماسیم و به بخشی از زندگی‌مان تبدیل شده است. در بلاگ‌های گذشته به صورت کلی به انواع محتوا اشاره کرده‌ایم اما در این بلاگ قصد داریم تا جزئی‌تر به بررسی انواع محتوا بپردازیم. انواع محتواها بلاگ بلاگ به نسبت دیگر انواع محتوا قدمت بیشتری دارد و گزینه مناسبی برای ایجاد تاثیر روی نرخ‌های تبدیل است. علاوه‌بر این به نسبت دیگر انواع محتوا، امکان دسترسی به آن‌ از طریق موتورهای جستجو نسبتا آسان‌تر است. استفاده از کلیدواژه‌های یا Keyword ها یکی از مواردی است که توجه به آن‌ها برای تولید محتوا در قالب بلاگ الزامی است. همچنین بلاگ این امکان را می‌دهد تا لینک‌سازی قوی‌تری را به نسبت دیگر انواع تولید محتوا تجربه کنیم. ویدیو ویدیو یکی دیگر از فرمت‌های کاربردی در تولید محتوا است که تا سال 2020 انتظار می‌رود که 80 درصد از کل ترافیک وبسایت را به خود اختصاص بدهد. علاوه‌بر این براساس نتایج به دست‌آمده 75 درصد از مخاطبان بعد از دیدن ویدیو، تمایل بیشتری به انجام خرید دارند. از مزایای تولید محتوای ویدیویی و به‌طور کلی ویدیو مارکتینگ یا بازاریابی ویدیویی، می‌توان به هدایت ترافیک بیشتر به وب‌سایت و ایجاد اینگیجمنت بیشتر به کمک امکان نظردهی و به اشتراک‌گذاری ویدیوها است. ویدیو، به‌واسطه پاسخ دادن به سوال‌ها، ارائه راه‌حل و تولید اطلاعات مرتبط می‌تواند برا مخاطب ایجاد ارزش کند. یکی از نکاتی که در تولید محتوای ویدیویی باید به آن توجه کرد، مختصر و مفید بودن آن است؛ محتوایی که خارج از حوصله مخاطب نباشد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن، پیام اصلی را به او برساند. پادکست براساس تحقیقات انجام شده، تعداد مخاطبان پادکست‌ها در حال افزایش است؛ دور از انتظار هم نیست. بسیاری از مخاطبان ترجیح می‌دهند از وقت‌شان هنگام انجام کارهای دیگر نیز استفاده کنند و بدون شک بهترین گزینه، گوش دادن به پادکست‌ها است. بزرگ‌ترین مزیت پادکست‌ امکان دسترسی راحت‌تر به نسبت دیگر انواع محتواها است. وبینار وبینار به عنوان ورژن آنلاین شده سمینار، یکی از گزینه‌های مورد علاقه کسب‌وکارهای بزرگ به شمار می‌رود. اساس وبینارها بر ارائه و پاسخ‌گویی به سوال‌های مکرر افراد است. طبق تحقیقات به دست آمده 20 تا 40 درصد از مخاطبان وبینارها، در نهایت تبدیل به Lead می‌شوند و بین 2 تا 5 درصد از افراد شرکت کننده بعد از اتمام وبینار، اقدام به خرید می‌کنند. ‏کتاب‌های الکترونیک ‏ eBooksیا کتاب‌های الکترونیک، نوعی دیگر از فرم‌های محتوایی هستند که معمولا با فرمت‌ pdf در فضای اینترنت می‌توان به آن‌ها دست پیدا کرد. این نوع از محتوا این امکان را می‌دهد تا به صورت مفصل‌تر به یک موضوع بپردازید و از طریق آن به تمامی سوال‌هایی که ممکن است برای مخاطب پیش بیاید، پاسخ دهید؛ دقیقا همان هدفی که با ارائه انواع محتوا به دنبال آن هستید. تحقیقات گسترده، توجه به زمان و حفظ کیفیت، از اصولی است که در تولید محتوا در قالب کتا‌ب‌های الکترونیک، باید آن‌ها را مد نظر داشت. eBook گزینه خوبی برای تولید محتوای همیشه سبز یا Evergreen Content است و این مزیت را دارد که تا مدت‌ها نرخ بازگشت سرمایه یا ROI مثبت را برای شما رقم بزند و همچنین مخاطبان جدیدی را به سمت شما بکشاند. اینفوگرافی اینفوگرافی نوع دیگری از محتوا است که نیاز به درک هنری و دانش نسبتا بالا به رنگ‌ها دارد و کمک می‌کند تا اطلاعات را به صورت بصری درکم‌ترین زمان به مخاطب منتقل کنید. یکی از مزیت‌های اینفوگرافی این است که در رسانه‌های اجتماعی و به نسبت دیگر انواع محتواها، 3 بار بیشتر به اشتراک گذاشته می‌شود. آشنایی با رنگ‌ها، استفاده از تصاویر مناسب، توجه به نوع و اندازه فونت‌ها و ریزه‌کاری‌هایی از این دست تاثیر زیادی روی جذب مخاطبان دارد. آشنایی با مباحث روانشناسی نیز این امکان را می‌دهد تا هر اینفوگرافی را بسته به نوع مخاطب طراحی کنید تا بتوانید نتیجه مورد نظر را دریافت کنید. راهنماها استفاده از این نوع محتوا مشخصا بستگی به نوع مخاطب و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید، دارد. تولید محتوا در قالب راهنما کمک می‌کند تا تجربه‎‌های‌تان را در سطح وسیع‌تری به اشتراک بگذارید و باعث ایجاد اعتماد در مخاطبان‌تان بشوید. یکی از نکات حائز اهمیت در تولید این نوع از محتوا، توجه به اختصار، استانداردها و چارچوب‌های نوشتاری است تا بتوانید به سوال‌هایی که در ذهن مخاطب است پاسخ دهید و گمراهی او را در کم‌ترین زمان برطرف کنید. در نهایت به خاطر داشته باشید که امروزه تولید محتوا بخش مهمی از هویت کسب‌وکارها را تشکیل می‌دهد و روی بسیاری از اهداف مثل ROI، نرخ‌های تبدیل، هدایت Lead و همچنین ترافیک بیشتر تاثیر می‌گذارد. در صورتی که امکان تولید محتوا در ابعادی که در این بلاگ به آن‌ها اشاره کرده‌ایم را ندارید، با برون‌سپاری (باشه یا نباشه؟) به تیم تولید محتوای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، می‌توانید از مزایای بیشمار آن بهره‌مند شوید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 26 فروردين 1398ساعت 18:27 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 24 | |

اهمیت شناسایی پرسونای مخاطب برای کسب و کارها

موضوع :
برچسب ها : با توجه به روند رو به رشد فعالیت کسب و کارها و ایجاد فضای شدید رقابتی، شناخت پرسونای مخاطب امری ضروری تلقی می‌شود. پرسونای مخاطب در حقیقت نماینده‌ی ویژگی‌های مشتریان ایده‌آل یا بالقوه‌ی شما و هم‌چنین حاصل از اطلاعات واقعی به دست آمده از مشتریان فعلی شما در روند تحقیقات بازار است. برای ترسیم پرسونای مخاطب، باید اطلاعات دقیقی از خصوصیات دموگرافیک، الگوهای رفتاری، اهداف و انگیزه‌های مخاطبان خود در دست داشته باشید. اهمیت شناخت صحیح پرسونای مخاطب پیش از هر چیز، شناخت پرسونای مخاطب در استراتژی برندینگ و خلق هویت برند نقشی تعیین‌کننده دارد. به عبارتی دیگر، اگر بدانید مخاطب شما چه ویژگی‌هایی دارد، می‌توانید بهترین و متناسب‌ترین پیام را با لحن متناسب، به بهترین روش و در زمان مناسب به گوش مخاطبان هدف برسانید. در غیر این‌صورت احتمال از دست دادن مشتری بسیار زیاد است. همچنین، داشتن شناخت صحیح از پرسونای مخاطب به شما این امکان را می‌دهد که در کلیه‌ی فرآیندهای سازمان از جمله بازاریابی، به ساختار یا دیدگاهی جدید و مناسب دست یابید. شناسایی پرسونای مخاطب در اختصاص منابع مانند زمان و هزینه، خلق ایده برای بهبود محصول یا خدمت متناسب با نیاز مشتریان، به‌کارگیری بهترین استراتژی تولید محتوا، انتخاب بهینه‌ی نوع و کانال‌های ترویج و تبلیغ محصولات است. در نتیجه، علاوه بر صرفه‌جویی در هزینه‌ها، با جلب رضایت بیش‌تر مخاطبان و جذب آن‌ها از طریق تلاش در حل مشکلات و رفع نیازهای آنان، می‌توانید Lead و مشتریان راغب بیش‌تری تولید کنید. سپس استراتژی‌های متناسب را برای تبدیل Lead به مشتری به کار گرفته و درنهایت از آنان مشتری وفادار بسازید. در این حالت، علاوه بر افزایش در نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، توانسته‌اید حجم عظیمی از اعتماد را در مشتریان خود ایجاد کنید و تجربه‌ی ارزشمندی از خرید محصول خود برای آنان خلق کنید. شناسایی پرسونای مخاطب در دیجیتال مارکتینگ به علت گستره‌ی مخاطبان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. انتخاب نوع و نحوه طراحی دارایی‌های دیجیتال یک کسب و کار مانند وب‌سایت و شبکه‌های اجتماعی تا حد بسیاری به پرسونای مخاطب وابسته است. برای مثال، کسب و کارهایی که بدون توجه به مخاطبان هدف خود، پیام یکسانی را برای تعداد زیادی از افراد ارسال می‌کنند و یا محتوای شبکه‌های اجتماعی آن‌ها با مخاطب هدف‌شان متناسب نیست، نه تنها شناختی از پرسونای مخاطب ندارند، بلکه از هوش هیجانی نیز جهت درک احساسات و نیازهای مخاطب خود بهره نمی‌گیرند. در نتیجه، حتی اگر کیفیت محتوا بالا باشد، نمی‌تواند نظر مخاطب را به خود جلب کند. بنابراین سازمان در این حالت علی‌رغم صرف هزینه‌های گزاف برای تبلیغات و تولید محتوا ، بازدهی مناسبی دریافت نخواهد کرد. نکته قابل توجه این است که پرسونای مخاطب نسبت به زمان قابل تغییر بوده و هرگز ثابت نیست. هرچه شناخت بیش‌تری نسبت به مخاطبان هدف خود پیدا کنید و عوامل جدیدی که در آنان انگیزه ایجاد می‌کنند را بیابید، می‌توانید به تعریف دقیق‌تر و به‌روزتری نسبت به مشتریان و بازار هدف خود دست پیدا کنید. مراحل ایجاد پرسونای مخاطب هر کسب و کار بسته به صنعت و نوع فعالیت خود می‌تواند چند پرسونای مخاطب داشته باشد. ابتدا بهتر است مخاطبان را به دسته‌های بزرگ‌تر و کلی‌تر تقسیم کنید و سپس برای هر دسته به صورت جداگانه وارد جزییات شوید. به عنوان مثال، در یک شرکت تولیدی، می‌توانید خریداران نهایی را از نظر تعداد خرید به دو دسته‌ی خُرد و عمده تقسیم کنید. سپس دسته‌ی اول خریداران را با توجه به جنسیت تفکیک کرده و به همین ترتیب هر گروه از مخاطبان را با جزییات بیش‌تری تعریف کنید. در ادامه می‌توانید با برخی از مواردی که در شناسایی پرسونای مخاطب به شما کمک می‌کنند، آشنا شوید: خصوصیات دموگرافیک و اطلاعات شخصی مانند جنسیت، سن، میزان تحصیلات، موقعیت جغرافیایی، وضعیت تاهل و تعداد افراد خانواده علایق، تفریحات و مهارت‌ها دغدغه‌ها و نگرانی‌های روزمره اهداف و آرمان‌ها در زندگی عنوان شغلی و تخصص سطح درآمد و قدرت خرید میزان و نحوه‌ی ارتباط با دوستان و آشنایان میزان صرف وقت در دنیای دیجیتال وب‌سایت یا شبکه‌های اجتماعی مورد علاقه میزان تسلط به زبان‌های خارجی متوسط میزان مطالعه در هفته متوسط میزان تماشای تلویزیون در روز میزان تمایل به خرید و عوامل اثرگذار در انتخاب محصول یا خدمت شما چالش‌ها، نگرانی‌ها و عوامل بازدارنده هنگام خرید در صورتی‌که کسب و کار خود را آغاز کرده‌اید، برای یافتن این اطلاعات و شناسایی پرسونای مخاطب، می‌توانید به داده‌های موجود درباره‌ی مخاطبان در ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس مراجعه کرده و به دیدگاهی نسبی از برخی از خصوصیات دموگرافیک مانند موقعیت جغرافیایی و دیگر اطلاعات مانند کانال‌های ورودی، بیشترین کلیک‌ها یا بیش‌ترین نرخ تبدیل، که در واقع می‌تواند جذاب‌ترین قسمت وب‌سایت و نماینده‌ی بخش مورد علاقه‌ی مخاطبان باشد، دست پیدا کنید. در غیر این صورت می‌توانید با تحلیل و بررسی دارایی‌های دیجیتال رقبا و رصد کردن مخاطبان و نحوه‌ی تعامل آنان با رقیب، به دیدگاهی کلی درباره‌ی مخاطبان دست یابید. شما می‌توانید برای پیشی گرفتن از رقبا، رشد کسب و کار و افزایش سودآوری خود، انجام تحقیقات بازار و شناسایی پرسونای مخاطب خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون‌سپاری کنید.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1398ساعت 18:17 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 14 | |

باید‌ها و نبایدهای طراحی اینفوگرافی

موضوع :
برچسب ها : احتمالا شما هم در مواجهه با جمله‌های پشت هم ردیف شده یا بلاگ‌های طولانی و کسل‌کننده، ترجیح داده‌اید تا در صورت امکان به سراغ اینفوگرافی‌ها بروید و کلیت مطالب را در قالب یک اینفوگرافی مطالعه کنید. هدف از طراحی اینفوگرافی‌ها، انتقال پیام در ساده‌ترین حالت و در کم‌ترین زمان است و کار به ذهن سپردن اطلاعات را برای ما آسان‌تر می‌کند؛ چرا که توانایی مغز در پردازش تصاویر 60 هزار بار سریع‌تر از پردازش واژه‌ها و جملات است. در این بلاگ قصد داریم به تکنیک‌های طراحی یک اینفوگرافی خوب بپردازیم و به بایدها و نبایدهایی که برای جذب مخاطب، تولید Lead و هدایت ترافیک بیشتر به وب‌سایت شما کمک می‌کند نگاهی بیاندازیم. باید‌ها طراحی اینفوگرافی مخاطب‌تان را شناسایی کنید اولین کاری که نیاز است انجام دهید این است که گروه هدف و پرسونای‌ مخاطب را بشناسید، دسته‌بندی کنید و طبق خواسته‌های آن‌ها به طراحی و تولید اینفوگرافی بپردازید. یکی از اهداف اصلی اینفوگرافی همان‌طورکه بالاتر اشاره کردیم، انتقال پیام در کم‌ترین زمان است. برای ترکیب اطلاعات و گرافیک و در نهایت خلق یک اینفوگرافی جذاب، ابتدا نیاز به شناخت مخاطبان است. در طراحی اینفوگرافی با 5 دسته از مخاطبان روبه‌رو هستیم: افراد مبتدی و تازه‌وارد، عموم مردم، مدیران، متخصصان و مدیران اجرایی. پس بهتر است در طراحی اینفوگرافی به نیاز مخاطبان هدف توجه بیشتری نشان دهید و اطلاعاتی را ارائه بدهید که برای او جذاب‌تر باشد. محتوای خوب انتخاب کنید مخاطب برای محتوایی زمان می‌گذارد که ارزش خواندن و صرف زمان را داشته باشد، به همین دلیل انتخاب محتوای مناسب به شدت اهمیت دارد. دقت در جمع‌آوری اطلاعات و داده‌های مفید در بهبود ساختار اینفوگرافی تاثیرگذار است. برای انتخاب محتوای درست می‌توانید مروری بر بلاگ 7 مرحله بازاریابی محتوا داشته باشید. الهام بگیرید و الهام‌بخش باشید برای طراحی اینفوگرافی بهتر است نگاهی به طرح‌های دیگر رقبا داشته باشید، از آن‌های برای شروع کار الهام بگیرید و درنهایت با طراحی اینفوگرافی‌‌های‌تان الهام‌بخش دیگران باشید. در طراحی اینفوگرافی مناسب توجه به رنگ‌ها و تصاویر انتخابی، اندازه و نوع فونت‌ها، جلوه‌های بصری، رعایت سادگی و وضوح اطلاعات از نکات ساده اما طلایی برای طراحی و تولید اینفوگرافی‌ها است. مخاطب را شگف‌زده کنید اینفوگرافی مناسب‌ترین قالب برای انتقال اطلاعات و داده‌های جذاب و هیجان‌انگیز است. اگر به اطلاعات اینچنینی دسترسی دارید، مطمئن باشید که مخاطب از خواندن اینفوگرافی‌های شما چشم‌پوشی نمی‌‌کند. توجه به این نکته به مخاطب کمک می‌کند تا اطلاعات موجود در ذهنش را به چالش بکشد، به علامت‌ سوال‌های جدید بر بخورد و اطلاعاتی که شما ارائه می‌دهید، را جایگزین اطلاعات قبلی خود بکند. فرصت اشتراک‌گذاری را فراهم کنید توجه به پرسونای مخاطب، علائق او، انتخاب محتوای مناسب و دیگر مواردی که بالاتر به آن‌ها پرداختیم مخاطب را به دنبال کردن شما ترغیب می‌کند و در صورتی که داده‌ها همان چیزی باشد که مخاطب به دنبالش بوده، احتمال به اشتراک‌گذاری آن بالاتر می‌رود. نباید‌ها طراحی اینفوگرافی در ادامه به نباید‌های که در طراحی اینفوگرافی باید به آن‌ها توجه کنید می‌پردازیم: مخاطب را با چارت‌های پر از داده گیج نکنید اگر می‌خواهید اینگیجمنت مخاطب را افزایش بدهید و ارتباط خودتان را با او حفظ کنید، بهتر است در استفاده از چارت‌ها برای انتقال داده‌ها مختلف، زیاده‌روی نکنید. اگر اطلاعات زیادی برای مخاطب دارید بهتر است آن‌ها را به چند دسته تقسیم کنید و همه آن‌ها را یک‌جا و با یک نمودار یا عکس نشان ندهید. این مدل بیشتر باعث گیج شدن مخاطب می‌شوند و علاقه او به ادامه خواندن مطالب را کم‌تر می‌کند. از انتخاب عنوان‌های کسل‌کننده بپرهیزید اولین و پررنگ‌ترین عنوانی که برای اینفوگرافی‌تان در نظر می‌گیرید باید آنقدر جذاب و هیجان‌انگیز باشد تا در اولین نگاه، رغبت مخاطب را برای دنبال کردن افزایش بدهد. بهتر است از تیترهایی استفاده کنید که لحظه اول اطلاعاتی به مخاطب نمی‌دهد اما او را وادار می‌کند تا در انتهای اینفوگرافی با شما همراه باشد. برای راهنمایی بیشتر پیشنهاد می‌کنیم به وبلاگ 13 راه برای نوشتن تیترهای جذاب و پربازدید سر بزنید. از فرمت‌های فانتزی استفاده نکنید استفاده از فونت‌های ساده و پرهیز از فونت‌های پیچیده و مفهومی به مخاطب کمک می‌کند تا در مدت‌زمان کمتری اطلاعات را دریافت کند. همچنین داشتن ایده‌های خلاقانه و درک بالا نسبت به رنگ‌ها و فونت‌ها کمک می‌کند تا اینفوگرافی‌هایی را طراحی کنید که خواندن و در معرض آن قرار گرفتن برای مخاطب خوشایند باشد. به خاطر داشته باشید که توجه به المان‌های ساده برای انتقال پیام‌ها، احساس بهتری را در مخاطب ایجاد می‌کند. تیم تولید محتوای متنی و تصویری آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان تلاش می‌کند تا با بهره‌گیری از دانش، خلاقیت و سلیقه به شما برای تولید اینفوگرافی در قالب‌های مختلف یاری برساند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1398ساعت 18:21 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 11 | |

چگونه کیفیت محتوا را ارزیابی کنیم؟

موضوع :
برچسب ها : همه‌ی ما می‌دانیم که این روزها تولید محتوای با کیفیت در بازاریابی درونگرا و به طور کلی دیجیتال مارکتینگ اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. در یک نگاه کلی می‌توان گفت محتوای با ارزش و مفید می‌تواند توجه مخاطبان بسیاری را به وب‌سایت شما جلب کند و آن‌ها را به Lead تبدیل کند. تا به اینجا ترافیک وب‌سایت و همچنین آگاهی از برند شما افزایش یافته است. حال اگر این مشتریان بالقوه محتوای شما را ارزشمند ارزیابی کرده و بتوانند به شما اعتماد کنند، پتانسیل زیادی برای تبدیل به مشتریان بالفعل دارند. در این حالت علاوه بر افزایش نرخ تبدیل، شما می‌توانید با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی، آنان را به مشتریانی وفادار تبدیل کنید. بدین ترتیب با تولید محتوای با کیفیت، نه تنها برای مشتریان خود ارزش خلق کرده‌اید، بلکه توانسته‌اید به عنوان یک سرمایه‌گذاری بلند مدت، نرخ بازگشت سرمایه حاصل از بازاریابی محتوا را افزایش دهید. از مزایای دیگر تولید محتوای با کیفیت، افزایش رتبه‌ی وب‌سایت در گوگل و به عبارتی، بهینه‌سازی موتورهای جستجو یا SEO است. هرچه محتوای شما ارزشمندتر باشد، وب‌سایت شما در نتایج جست و جو در رتبه‌ی بالاتری ظاهر می‌شود و به مراتب بیش‌تر دیده شده و کلیک می‌خورد. تا به اینجا نگاهی کلی به مزایای کلی تولید محتوای با کیفیت داشتیم. حال به عنوان یک کپی‌رایتر، بازاریاب محتوا و یا صاحب یک وب‌سایت که تولید محتوای خود را به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ برون‌سپاری کرده است، ممکن است این سوال برای‌تان پیش بیاید که چگونه متوجه شویم یک محتوا استاندارد و با کیفیت است؟ چه شاخص‌ها و معیارهایی برای ارزیابی کیفیت محتوا وجود دارند؟ در ادامه‌ی این مقاله قصد داریم به اصلی‌ترین معیارها و روش‌های ارزیابی کیفیت محتوا اشاره کنیم. اما پیش از آن بهتر است به نکات زیر توجه کنید: نکات مهم برای ارزیابی کیفیت محتوا آیا عنوان محتوا و ایده‌ی آن خلاقانه است یا نسخه‌های متعددی مشابه آن در نتایج جستجو یافت می‌شود؟ محتوا تا چه میزان برای مخاطبان تازگی دارد؟ آیا عین محتوای شما در وب‌سایت دیگری کپی شده است؟ اگر نسخه‌ی تکراری از محتوای شما موجود باشد، باید هرچه سریع‌تر نسبت به حذف آن اقدام کنید. محتوا تا چه میزان با پرسونای مخاطب شما هماهنگی دارد و به چه میزان پاسخگوی نیازها و علایق آنان است؟ آیا پیام شما از طریق محتوا در زمان درست به گوش مخاطبان هدف خواهد رسید؟ محتوا چه ارزشی برای وب‌سایت شما خواهد داشت و تا چه میزان به تحقق اهداف‌تان کمک می‌کند؟ آیا در محتوا از روش‌های داستان‌سرایی برای جلب توجه و جذابیت بیش‌تر استفاده شده است؟ محتوا تا چه میزان قابلیت به اشتراک گذاری دارد؟ اگر خودتان را جای مخاطب بگذارید، پس از خواندن یا مشاهده‌ی محتوای تولید شده برای اولین بار چه حسی خواهید داشت؟ آیا تمایل دارید آن مطلب را به اشتراک بگذارید؟ آیا از ساختار، روش‌ها و تکنیک‌های استاندارد و متناسب در نوشتن مقاله استفاده شده است؟ آیا حجم مقاله متناسب با کیفیت آن است؟ آیا کیفیت محتوا را در مقایسه با کمیت آن در اولویت قرار داده‌اید؟ آیا برای افزایش جذابیت محتوا از تصاویر، ویدئوها یا اینفوگرافیک استفاده کرده‌اید یا صرفاً خواننده با حجم زیادی از محتوای متنی مواجه می‌شود؟ آیا فعالیت‌های رقبا را بررسی کرده و به کمک تحلیل SWOT نقاط قوت و ضعف خود را در مقابل آنان یافته‌اید؟ معیارها و شاخص‌های مهم در ارزیابی کیفیت محتوا اکنون بهتر است با برخی معیارهای کمّی مهم در سنجش میزان کیفیت محتوا، که از تحلیل داده‌ها و آمارهای مرتبط با ترافیک وب‌سایت و رفتار مخاطبان از طریق ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس به دست می‌آیند، اشاره کنیم. تعداد بازدیدهای کلی و بازدیدهای یکتا از صفحه مدت زمان سپری شده در وب‌سایت توسط هر کاربر میزان درگیری کاربران (Engagement Rate) مثلاً تعداد بازنشر، لایک‌ و کامنت‌ و امتیازها مسیر حرکت بازدید کننده‌ها نرخ تبدیل نرخ بازگشت مشتریان نرخ پرش از وب‌سایت تعداد لینک‌های دریافتی از وب‌سایت‌های دیگر 3 روش تحلیل و ارزیابی کیفیت محتوا حال که با معیارهای کمّی برای ارزیابی کیفیت محتوا آشنا شدید، می‌توانید با استفاده از ترکیب روش‌های زیر با این معیارها، به تحلیل جامع‌تری از کیفیت محتوا دست پیدا کنید. Attribution modeling دانستن اینکه مشتری چه مسیری را پیش از تبدیل نهایی یا خرید طی می‌کند، به اندازه‌ی خود آن عمل اهمیت دارد. مدل‌های Attribution به شما کمک می‌کنند که نقاط تماس مشتری در وب‌سایت و به عبارتی نقاط کلیدی کلیک خورده و بسته به هدف‌تان، اولین یا آخرین محتواهای مشاهده شده توسط وی را که در نهایت منجر به افزایش نرخ تبدیل شده است را یافته و آن‌ها را از نظر اهمیت طبقه بندی کنید. سپس می‌توانید دریابید کدام بخش از محتوا در افزایش نرخ تبدیل سهم بیش‌تری دارد. ممیزی محتوا روش ممیزی محتوا توسط یک استراتژیست محتوا انجام شده و به طور کلی محتوا را از جنبه‌های زیر بررسی می‌کند. تناسب نوع و لحن محتوا با هدف تولید محتوا و پرسونای مخاطب میزان همبستگی و ارتباط میان کل محتوای تولید شده در بخش‌های مختلف وب‌سایت لینک بیلدینگ صحیح داشتن تیترهای جذاب و پر بازدید بررسی استفاده‌ی بهینه و به جا از کلمات کلیدی در متن، عنوان اصلی، زیرعنوان‌ها، عنوان عکس‌ها و متن لینک‌ها توجه به استفاده از کلمات کلیدی در متا داده‌ها که داده‌ی اصلی را شرح داده و ویژگی‌های آن را بیان می‌کنند. نتایج این تحلیل در نهایت به بهبود استراتژی تولید محتوا و تولید محتوا با کیفیت بالاتر می‌انجامد. استفاده از روش‌هایی مانند مصاحبه و تشکیل گروه تمرکز جمع‌آوری داده‌ها از مخاطبان به صورت مستقیم از طریق روش‌هایی چون تشکیل گروه‌های تمرکز، طوفان مغزی یا مصاحبه و استفاده از روش‌هایی مشابه روش‌های تحقیقات بازار به صورت همزمان می‌تواند در تصمیم‌گیری شما و انتخاب بهترین استراتژی تولید محتوا مفید واقع شود، چرا که هر کدام از این روش‌ها ممکن است معایبی داشته باشند که در این صورت این معایب پوشش داده خواهد شد. از طریق این روش‌ها می‌توانید دریابید کدام نوع محتوا برای مخاطبان جذاب‌تر و مفیدتر است و با دیدگاه آنان آشنا شوید. با توجه به گستردگی و پیچیدگی‌هایی که در دنیای تولید محتوای دیجیتال وجود دارد، برای ارزیابی دقیق‌تر کیفیت محتوا بهتر است از ترکیب روش‌های فوق، متناسب با اهداف و چشم‌اندازهای سازمان و همچنین استراتژی تولید محتوای کسب وکار خود استفاده کنید. تیم تولید محتوای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان شما را در پیمودن این مسیر یاری می‌کند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 9 ارديبهشت 1398ساعت 13:14 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 14 | |

مزایای استفاده از استراتژی‌های بازاریابی Push و Pull

موضوع :
برچسب ها : دنیای بازاریابی دنیایی جذاب با پیچیدگی‌های مخصوص به خودش است اما در این میان استراتژی‌هایی وجود دارد که کار را برای کسب‌وکارها راحت‌تر و آن‌ها را به نتیجه دلخواه‌شان نزدیک‌تر کرده است. در این بلاگ قصد داریم به دو استراتژی کاربردی بازاریابی Push و Pull یا همان فشار و کشش بپردازیم. به بیان عامیانه استراتژی Push یا فشار به هل دادن محصول به سمت مشتری و Pull یا کشش به کشیدن و جذب مشتری به سمت محصول، اشاره دارد. در ادامه به صورت مفصل‌تر به این دو استراتژی میردازیم. بازاریابی فشار یا Push بازاریابی فشار یا Push مفهومی است که در دهه 70 میلادی پا گرفت. در این مدل از بازاریابی، کسب‌وکارها تلاش می‌کنند تا محصولات‌شان را برای مشتریان عرضه کنند. بازاریابی فشار، استراتژی خوبی برای کسب‌وکارهای نوپا است و این امکان را ایجاد می‌کند تا مشتری با محصولات و به طور کلی برند، آشنایی پیدا کند و به نوعی جایگاه کسب‌وکار را در میان دیگر رقبا پیدا کند. برای توسعه استراتژی بازاریابی فشار کسب‌و‌کارها باید تمرکزشان را روی یک نقطه بگذارند و در نهایت با یک گزینه به تبلیغات‌شان جهت بدهند. نگاه بازاریابی فشار یا Push Marketing روی افزایش فروش در کوتاه‌مدت است. برای موفقیت در این مدل از بازاریابی نیاز است تا از چندین کانال برای تبلیغات و رساندن پیام برندها به مخاطبان استفاده کرد. این نوع از بازاریابی بیشتر به بازاریابی برون‌گرا یا Outbound Marketing شباهت دارد. در این نوع از بازاریابی نیز از روش‌های سنتی‌تر استفاده می‌شود و این کسب‌وکارها هستند که به دنبال مشتری‌ها می‌گردند. هدف اصلی این روش، افزایش آگاهی در مشتری و ایجاد موقعیتی است که او را در لحظه اول حقیقت قرار بدهد. تبلیغات بنری و بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ از راه‌های مورد توجه در Push Marketing است. بازاریابی کشش یا Pull بازاریابی کششی بی‌شباهت به بازاریابی درون‌گرا یا Inbound Marketing نیست. در این مدل برعکس مدل قبل، این خود مخاطبان هستند که به سمت کسب‌وکارها جذب می‌شوند. بازاریابی کششی مناسب کسب‌وکارهایی است که به یک بلوغ نسبی رسیده‌اند و جایگاه‌شان را در میان دیگر رقبا پیدا کرده‌اند. در بازاریابی کششی، هدف اصلی هدایت Lead های بیشتر به سمت قیف‌فروش و کسب مشتریان وفادار است. Pull Marketing یکی از روش‌های مورد علاقه برندهای معتبر و باارزش دنیا است. توجه به بازاریابی انبوه یا Mass Marketing و استفاده از تاکتیک بازاریابی دهان‌به‌دهان دو گزاره مورد توجه در بازاریابی کششی هستند. تبلیغات ATL یا Above the Line و همچنین BTL یا Below the Line از دیگر روش‌های مرسوم برای به‌کارگیری در بازاریابی فشار هستند. هدف نهایی این استراتژی افزایش و حفظ وفاداری در مشتری و ایجاد اینگیجمنت او با کسب‌وکارها است. یکی از بزرگ‌ترین مزایای این استراتژی به نسیت روش‌های سنتی‌تر، نیاز به تلاش و هزینه کم‌تر است. ترکیب بازاریابی Push و Pull همان‌طور که بالاتر اشاره کردیم، Push Marketing زمانی مناسب است که مخاطب هیچ‌ ایده‌ای نسبت به محصولات، خدمات و به طور کلی برند شما ندارد و البته برای برقراری ارتباط دوباره با مشتریانی که از دست داده‌اید نیز مناسب است و به طور کلی فروش‌تان را افزایش می‌دهد. Pull Marketing مناسب زمانی است که می‌خواهید مشتری را به نقطه‌ای برسانید که به خرید از ما بیاندیشد و تصمیم خودش را عملی کند. در وهله اول و برای شروع، بهتر است از بازاریابی فشار استفاده کنید و بعد از شناسایی مخاطب و ایجاد آگاهی در او، استراتژی‌تان را تغییر بدهید و از بازاریابی کششی استفاده کنید و منتظر بمانید تا خود مشتری بر اساس نیازهایش به شما سر بزند. با نگاهی به کسب‌وکارهای موفق هم می‌توان گفت که عموما ترکیب این دو استراتژی، نتیجه بهتری را برای‌شان به ارمغان آورده است. با بهره‌گیری از مزایای هر دو استراتژی بازاریابی فشار و کشش، خصوصا در بازاریابی محتوایی می‌توان انتظار تولید ترافیک بیشتری داشت. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین مناسب‌ترین استراتژی برای کسب‌وکارتان، شما را تا رسیدن به موفقیت و کسب نتیجه دلخواه، همراهی می‌کند.,
امتیاز : 5 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 9 ارديبهشت 1398ساعت 14:44 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 12 | |

10 نکته کلیدی برای تبدیل شدن به یک کپی رایتر موفق

موضوع :
برچسب ها : در دنیای پررقیب امروزی، حفظ مخاطبان فعلی، جذب مخاطبان جدید، رشد و بقای سازمان و افزایش نرخ ROI، از جمله عواملی هستند که اهمیت تولید محتوا را بیش از پیش برای کسب و کارها و صنایع مختلف آشکار می‌کنند. بدون شک عبارات “محتوا” و “بازاریابی”، برای تولیدکنندگان محتوا و به عبارتی دیگر، بازاریابان درونگرا (Inbound Marketers) دو مفهوم کاملاً مرتبط و وابسته به هم هستند. بازاریابی به شیوه‌ی نوین و حرفه‌ای بدون تولید محتوا ممکن نیست. کسب و کارهای بسیاری از بازاریابی محتوا به عنوان یکی از اصلی‌ترین استراتژی‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنند، اما این صرفاً به معنای کیفیت و ارزش بالای آن نیست. برای اینکه در تولید محتوا و کپی ‌رایتینگ در صنعت خود سرآمد و موفق باشید، پیش از نگارش محتوا باید نکات زیر را رعایت کرده و به صورت عادت درآورید. مخاطب خود را بشناسید. همان‌طور که در مقالات قبلی در مورد اهمیت شناسایی پرسونای مخاطب مفصل توضیح داده شد، پیش از هرچیز، برای شروع تولید محتوا باید با توجه به پرسونای مخاطب، نیازها و علایق آن‌ها محتوا تولید کنید. اگر بتوانید به طور مستمر با تولید محتوای متناسب مشکلات و چالش‌های آنان را رفع کنید، می‌توانید Lead تولید کرده و با هدایت آنان در مسیر درست، درنهایت مشتریان وفاداری داشته باشید. اخبار مرتبط با صنعت خود را به طور مستمر پیگیری کنید. انجام مستمر تحقیقات بازار و مطالعه‌ی مداوم درباره‌ی صنعت کسب و کار خود و سیر تحولات آن از گذشته تا کنون بسیار ضروری است، چرا که از این طریق می‌توانید دریابید نیازها، روندهای جدید و تازه‌های صنعت کدامند و چه عوامل بیرونی در شکل‌گیری ، تفکر مخاطبان شما و تصمیمات‌شان نقش دارند. اطلاعات خود را به‌روز رسانی کنید. علاوه بر اینکه باید اطلاعات خود را درباره‌ی موضوعات مرتبط به‌روز رسانی کرده و همواره جستجوگر باشید، لازم است به فعالیت رقبا توجه داشته و از آن‌ها غافل نشوید. در تولید محتوا استمرار داشته باشید‌. تولیدکنندگان موفق محتوا می‌دانند که ایده‌های جدید هنگام نوشتن مستمر به ذهن آن‌ها می‌آیند. بنابراین، بهترین و مفیدترین زمان هر روز خود را به نوشتن اختصاص دهید و این کار را به طور مداوم انجام دهید. متمایز باشید. ممکن است به عنوان یک تولید کننده‌ی محتوا در صنعت خود رقبای بسیار زیاد و قدرتمندی داشته‌باشید. در صورتی که از آن‌ها تقلید نکرده و سبک و صدای مخصوص و منحصر‌به‌فرد خود را داشته باشید، علاوه بر تمایر می‌توانید توجه مخاطبان خاصی را به سمت خود جلب کنید. ممکن است مخاطبان در ابتدا برای کسب اطلاعات به محتوای شما مراجعه کنند، اما این هویت، لحن و شخصیت شماست که آنان را به مراجعه‌ی مجدد ترغیب می‌کند. با مخاطبان خود در تعامل باشید. تنها در صورتی که پس از تولید و انتشار محتوا، نظرات و پیشنهادات کاربران را خوانده و به سوالات آنان پاسخ دهید و به عبارتی با آنان در تعامل باشید، می‌توانید رضایت و اعتماد آنان را جلب کنید. در صورت نیاز لازم است محتوا را به‌روزرسانی کرده و مخاطبان را از آن آگاه کنید. همچنین مهم است که آن‌ها را به ارائه‌ی بازخورد تشویق کنید. از این طریق می‌توانید بخشی از سوالات و ابهامات خود را پاسخ داده و در راستای جلب رضایت آنان اقدام کنید. مهارت‌های خود را بهبود دهید. برای موفقیت در تولید محتوا باید همواره سعی کنید علاوه بر کسب اطلاعات بیشتر در زمینه‌ی موضوعات تخصصی و مرتبط، در راستای افزایش و بهبود مستمر مهارت‌های خود در نوشتن تلاش کنید. در این راستا می‌توانید از کتاب‌ها و مقالات آموزشی کمک بگیرید تا بتوانید بهترین سبک و نوع نگارش را انتخاب کرده و آن را با کمترین اشتباه پیاده کنید. از دیدگاه مخاطب بنویسید. پیش از نوشتن مقالات سعی کنید خود را جای مخاطب تصور کرده و به نوعی بنویسید که حس درک و همدلی به او القا شود. به عبارتی دیگر نباید در نوشتن از خودتان یا توانایی‌های‌تان تعریف کنید، بلکه باید در ابتدا به چالش یا نیاز مخاطب اشاره کرده و سپس خدمات یا اطلاعات ارزشمند خود را در قالب پیشنهاد یا راه‌حل بیان نمایید. بر نوشتن محتوای ترغیب کننده تمرکز کنید. معمولاً هدف از بازاریابی محتوا و کپی‌رایتینگ ترغیب مخاطبان جهت اقدام به انجام عملی خاص است. کیفیت محتوا و نوع نگارش و انتشار آن از جمله عواملی هستند که مخاطب را به دنبال کردن مطالب و متقاعد کردن آنان به گرفتن تصمیمی خاص ترغیب می‌کنند. این کار با طراحی CTA های جذاب با سهولت بیش‌تری انجام می‌شود. محتوا را ارزیابی کنید. ارزیابی اثربخشی یک محتوا با توجه به شاخص‌های ارزیابی عملکرد مورد نظر و میزان تحقق اهداف کسب و کار ضروری است. برای مثال، اگر مخاطبان بر عنوان‌های نوعی از محتوا بیشتر کلیک کنند، آن را در شبکه‌های اجتماعی خود به اشتراک بگذارند، بپسندند، نظرات خود را بیش‌تر در آن مورد بیان کنند و به طور کلی نرخ تبدیل آن محتوا بالا باشد، تولیدکننده‌ی محتوا درمی‌یابد که این نوع مطالب بیش‌تر مورد پسند مخاطبان بوده و بیش‌تر به آن حوزه می‌پردازد. یکی از خدمات آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، تولید محتوای مناسب و تاثیرگذار برای کسب و کار شماست تا ضمن بهینه‌سازی موتورهای جستجو بتوانید ترافیک وب‌سایت خود را افزایش داده، Lead تولید کنید و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه یا ROI خود را افزایش دهید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 14 ارديبهشت 1398ساعت 17:01 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 8 | |

اهمیت استفاده از محتوای هوشمند یا داینامیک در دیجیتال مارکتینگ

موضوع :
برچسب ها : تصور کنید برای خرید یک محصول، به یک وب‌سایت سر زده‌اید و دقیقاً آنچه به آن نیاز دارید پیش روی شما ظاهر شده‌است! قطعاً در این صورت نه تنها به سرعت به هدف خود دست یافته‌ و احساس خوبی داشته‌اید، بلکه تجربه‌ای از یک خرید موفقیت آمیز در ذهن شما حک شده است. در تولید محتوای داینامیک یا محتوای هوشمند با شخصی‌سازی محتوا متناسب با نیازها، علایق، پیشینه‌ی رفتار کاربر و در حالت کلی‌تر بر اساس پرسونای مشتری، پیشنهادات متفاوتی از محصولات و خدمات را به کاربر ارائه شده و در برخی موارد وی به نسخه‌ی متفاوتی از صفحات فرود هدایت می‌شود. بسیاری از شرکت‌های بزرگ و صاحبان کسب و کارهای تجارت الکترونیک، شخصی‌سازی محتوا را متناسب با پیشرفت تکنولوژی، فضای رقابتی و تغییرات بازار ضروری دانسته و آن را در تبدیل بازدید کننده به مشتریان وفادار بسیار اثربخش ارزیابی کرده‌اند. به اعتقاد آنان، تجربیات خرید اغلب مشتریان، عادات خرید آنان را شکل داده و به همین دلیل، ارائه‌ی محتوای داینامیک یکی از بهترین راه‌هایی است که با هزینه‌ی کمتر، می‌تواند علاوه بر افزایش رضایت در مشتریان، آنان را مجدد به سمت برند شما بازگرداند. اهمیت آشنایی با پرسونای مخاطب در تولید محتوای داینامیک یا هوشمند در گذشته یک استراتژی یکسان بازاریابی می‌توانست برای تبدیل تمام مخاطبان به مشتری به کار برده شود. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و افزایش دانش و آگاهی مشتریان و کسب و کارها، هرچه بیشتر و دقیق‌تر مخاطبان را بشناسید و به اطلاعات ضروری از آنان دست یابید، می‌توانید با شخصی‌سازی محتوا و تولید محتوای هوشمند، خود را با نیازها و سلیقه‌ی مخاطب تطبیق داده و در نتیجه با کوتاه کردن مسیر قیف فروش، نرخ تبدیل را در زمان کمتری افزایش دهید. به کارگیری تکنولوژی هوش مصنوعی در بهبود تجربه مخاطب و پیش‌بینی رفتار او موثر بوده و به تولید محتوای شخصی‌سازی شده کمک می‌کند. برای دانستن اینکه چه کسی دقیقاً به چه چیزی احتیاج یا علاقه دارد، علاوه بر اطلاعاتی که از فرآیند شناسایی پرسونای مخاطب به دست آورده‌اید، لازم است بدانید مخاطب پیش از این از چه طریقی وارد وب‌سایت شما شده، کدام مسیر را در وب‌سایت دنبال کرده و آیا این فرآیند در نهایت به خرید یا انجام عمل مورد نظر شما منجر شده است یا خیر. در یک جمله می‌توان گفت: داشتن اطلاعات کافی از پرسونای مخاطب، شاه‌کلید موفقیت در تولید محتوای داینامیک است. مثال‌هایی از محتوای هوشمند شخصی‌سازی نتایج جست و جو توسط گوگل یکی از رایج‌ترین مثال‌های نمایش محتوای هوشمند و شخصی‌سازی شده، نتایج جست و جوی گوگل است. گوگل متناسب با کلمات کلیدی وارد شده توسط هر کاربر، مشخصات پروفایل و تاریخچه‌ی جست و جوهای قبلی او، نتایجی متناسب و متفاوت را به او پیشنهاد می‌دهد. به علاوه، عبارات پیشنهادی گوگل متناسب با عبارات جست و جو، این فرآیند را برای کاربران ساده‌تر می‌کند. به علاوه، Google Ads نمونه‌ی بارز تبلیغات داینامیک هستند. تبلیغات گوگل، امکان انطباق نمایش تبلیغات، متناسب با کلمات کلیدی و عبارات جستجو شده توسط کاربر را برای شما فراهم می‌کند. فروشگاه‌های آنلاین وب‌سایت Amazon نمونه‌ی خوبی برای نمایش محتوای هوشمند است. برای مثال پس از ورود به سایت در صفحه‌ی اصلی، محصولات مرتبط را با توجه به کشور محل سکونت، تکرار سفارشات، سفارشات اخیر، بازدیدها، جستجوها، لیست علاقه‌مندی‌ها یا درج نظرات قبلی شما برای‌تان به نمایش در می‌آورد. نمایش محصولات کاربردی و مورد علاقه‌ی شما می‌تواند علاوه بر صرفه‌جویی در وقت، احساس رضایت بیشتری در شما نسبت به برند ایجاد کرده و تجربه کاربری خوبی برای‌تان رقم بزند. از دیگر مثال‌های کاربرد محتوای هوشمند در وب‌سایت‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: نمایش خدمات یا محصولات مرتبط با محل سکونت افراد (با کمک اطلاعات حاصل از فرآیند هدف‌گذاری جغرافیایی) نمایش CTA مخصوص هر کاربر متناسب با موقعیت جغرافیایی، زبان مرورگر، میزان وفاداری، تعداد تراکنش‌های پیشین ارسال پیام‌های شخصی‌سازی شده شامل پیشنهادات ویژه و تخفیف‌ها کمپین‌های ایمیلی محتوای ارسال شده در کمپین‌های ایمیلی می‌تواند متناسب با هر پرسونای مشتری متغییر بوده و شامل پیشنهادات یا اطلاعات شخصی‌سازی شده و متناسب با پرسونای مخاطب باشد. لندینگ پیج‌ها یا صفحات فرود طراحی لندینگ پیج‌ها یا صفحات فرود می‌تواند بر اساس پروفایل کاربر، کلمات کلیدی و عبارات مورد استفاده در جستجو، خصوصیات دموگرافیک و عوامل متعدد دیگری از این دست متفاوت باشد و با نمایش محتوای شخصی‌سازی شده، علاوه بر القای حس مثبت به کاربر، ما را به هدف مورد نظر لندینگ پیج نزدیک کند. فرم‌های اختصصاصی با توجه به اینکه مشخصات دموگرافیک، نیازها، اهداف، یا ویژگی‌های دلخواه مشتری متغیر هستند، فرم‌های موجود در یک وب‌سایت می‌توانند به صورت داینامیک طراحی شوند، به این مفهوم که با توجه به اطلاعات وارد شده توسط مشتری، تغییر کنند. به عنوان مثال، پس از انتخاب جنسیت مذکر، قسمت مربوط به پر کردن اطلاعات سربازی در فرم ظاهر می‌شود. مزایای استفاده از محتوای هوشمند یا داینامیک به طور کلی می‌توان مزایای تولید محتوای داینامیک ر در این موارد خلاصه کرد: افزایش درگیری کاربران بهبود تجربه کاربری بهینه‌سازی نرخ تبدیل افزایش تولید Lead ایجاد تصویر ذهنی مثبت و بهبود ادراکات مخاطب نسبت به برند افزایش نرخ بازگشت سرمایه وفاداری مشتریان افزایش نرخ مشتریان بازگشتی در نهایت می‌توان گفت تولید محتوای هوشمند یا داینامیک برای بسیاری از کسب و کارهای فعال در زمینه‌ی دیجیتال مارکتینگ جهت ایجاد تمایز نسبت به رقبا، جلب رضایت مخاطبان، افزایش سودآوری و بسیاری مزایای دیگر که به آن اشاره شد، بسیار ضروری است.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 2 خرداد 1398ساعت 15:42 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 30 | |

مروری بر چهار مرحله توسعه برند

موضوع :
برچسب ها : در بلاگ‌های گذشته به صورت مفصل به هویت برند، لحن برند و پرسونای برند پرداخته‌ایم تا با ساختار کلی برند آشنا شوید. به‌طور کلی برند، درکی است که از شما در ذهن مشتری نقش می‌بندد. حال در این بلاگ قصد داریم تا به توسعه برند یا Brand Development بپردازیم. Brand Development پروسه مستمری است که امکان رشد بیشتر در بازارها را به برند می‌دهد. یکی از مثال‌های موفق توسعه برند و همچنین Branded House، کمپانی اپل است که در ابتدا با تولید رایانه‌های شخصی، خود را به دیگر رقبا شناساند و بعد دیگر لاین‌های تولید خود را گسترش داد. توجه به چهار گزاره زیر می‌تواند راه را به درستی برای توسعه برند به شما نشان بدهد. در ادامه به جزئیات هر یک از مراحل می‌پردازیم: خود را بشناسید در ابتدا نیاز دارید خود را بازشناسی کنید و و به طور کلی هویت برندتان را دوباره مد نظر قرار بدهید. شناخت دوباره خود و اینکه بدانید چه کسی هستید اولین قدم توسعه برند است. پس توصیه می‌کنیم تا گزینه‌های زیر را مد نظر داشته باشید: بیانیه وضعیت: بیانیه وضعیت چکیده مفهوم اصلی برند شما در قالب چندین کلمه است. یک بیانیه وضعیت صحیح، می‌تواند به خوبی داستان برند، چرایی حضور شما در هر بازار، وعده برند (Brand Promise) و علت اهمیت محصولات و خدمات شما را شرح دهد. تجربه برند: نکته دوم در توجه به چیستی و هویت خود، تجربه برند است. تجربه برند می‌تواند درست از زمانی که مشتری به فروشگاه شما پا می‌گذارد، یا با صفحه اول وب‌سایت شما روبه‌رو می‌شود، آغاز شود. بنابراین یکی از مهم‌ترین گزاره‌ها در Brand Development چگونگی برانگیختن احساسات مشتری است. تنها کافی است اطمینان حاصل کنید که ارتباطی که مشتری با برند شما برقرار کرده است منحصر به فرد و مختص به برند شما است. ماهیت و ارزش منحصر به فرد برند: ماهیت برند شما دقیقا آن ادراکی است که مخاطبان از برند شما دارند. تصمیم با شما است که چه احساساتی را در مشتری ایجاد کنید و چه تجربه‌ای را به آن‌ها بدهید تا آن‌ را برای اطرافیان‌شان بازگو کنند. اما ارزش منحصر به فرد شما می‌تواند تمام انتظارات مشتری را نسب به برند شما، برطرف کند. ارائه خدمات با کیفیت و احساساتی که در مخاطبان‌ به وجود می‌آورد، ارزش منحصر به فردی است که مشتری انتظارش را از تجربه محصول و خدمت شما دارد. وب‌سایت، لوگو و شعار: وب‌سایت، لوگو و شعار تبلیغاتی می‌توانند به عنوان استراتژی‌های اولیه شما برای توسعه برند و نقطه‌ای برای شروع تجربه مشتری باشند. طراحی وب‌سایت، صفحه فرود و بعد از آن لوگو، مشخصات بصری‌ای هستند که در نگاه اول تا حدودی ماهیت برند شما را برای مخاطب روشن می‌کند و شعار جملات کوتاهی است که به توصیف شخصیت برند شما می‌پردازد. توجه به هر یک از این المان‌ها به صورت جداگانه، هویت شما را به یک بیانیه وضعیت قدرتمند تبدیل می‌کند. مخاطب‌تان را بشناسید در مرحله دوم نیاز دارید که مخاطب‌تان را بشناسید؛ در واقع منظورمان پرسونای مخاطب است. همانطور که پیشتر اشاره‌ کردیم در هر صنعتی، نیاز به Lead بیشتر و در نهایت مشتری بیشتر است: در نتیجه نیاز دارید تا ابتدا پرسونای مخاطب‌تان را بشناسید. برای ایجاد تناسب میان پرسونای مخاطب با استراتژی‌های مد نظرتان برای توسعه برند، بهتر است که موارد زیر را مد نظر داشته باشید: تحقیقات بازار: برای پیدا کردن مشتری ایده‌آل خود نیاز دارید تا از ابزارهای متفاوتی برای دریافت اطلاعات استفاده کنید. پرسشنامه (Survey)، گروه کانونی (Focus Group)، رسانه‌های اجتماعی (Social Media) و انجمن‌های آنلاین (Online Forum) نمونه‌ای از ابزارهای موجود هستند که بررسی روی آن‌ها می‌تواند در تحقیقات بازار شما را یاری کند. لیست روانشناختی: تهیه لیست روانشناختی شما را برای رسیدن به مخاطب موردنظرتان یاری می‌کند. دانستن علاقه، تمایلات، عادات مشتری، محلی که آن‌ها معمولا برای خرید به آن مراجعه می‌کنند و از این قبیل جزئیات به شما کمک می‌کند تا اطلاعات کامل‌تری را در مورد مشتریان خود داشته باشید تا در نهایت بتوانید برندتان را توسعه بدهید و با رقبای‌تان به رقابت بپردازید. مصاحبه با مشتریان: بهترین راه برای رسیدن به مشتریان ایده‌آل درک مخاطبانی است که در حال حاظر مشتریان بالفعل شما هستند. مصاحبه با مشتریان اطلاعات ارزشمندی را در رابطه با احساسات آن‌ها برندتان در اختیارتان قرار می‌دهد و شما را برای درک مشتریان بالقوه و جذب آن‌ها آماده می‌کند. قصد دارید کجا ظاهر شوید آگاهی از برند وجهی از Branding یا برندسازی است که دستیابی به آن با استراتژی‌ها بازاریابی امکان‌پذیر است. در افزایش آگاهی از برند، باید به دنبال چیزی فراتر از تبلیغات و تولید محتوای آنلاین باشید تا تنها پیام‌تان چیستی محصول و خدمات نباشد! بلکه باید رویکردی داشته باشید که متناسب با مخاطبان هدف، در بهترین موقعیت ظاهر شوید، ماهیت و هویت برندتان را به طور کلی برای او شرح دهید و نظر او را نسبت به برندتان جلب کنید. برای پیاده کردن استراتژی افزایش آگاهی برند، بهتر است مباحثی مثل برنامه‌ریزی و خرید رسانه، بازاریابی آنلاین، استراتژی روابط عمومی آنلاین و بازاریابی دهان به دهان را مد نظر داشته باشید. پیشرفت‌تان را ارزیابی کنید بازار و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید ماهیت متغیر و چالش‌برانگیزی دارد و همین موضوع کار را برای کسب‌وکارها سخت‌تر کرده است. برای موفقیت در صنعتی که در آن فعال هستید، نیاز دارید تا نقطه نظرها را مدنظر داشته باشید و احساس واقعی مشتریان‌تان را دریابید. اگر اکثر نظرها مثبت است به احتمال زیاد شما در مسیر درست قرار گرفته‌اید و اگر اکثر ‌نظرها نسبت به برند شما منفی است، نیاز به انجام اصلاحات دارید. علاوه‌بر این بهتر است خلا بازار را نیز مدنظر داشته باشید و در آنجا نیز حضور پیدا کنید؛ به عبارتی فرصت‌ها را دریابید تا بتوانید از رقبای‌تان پیشی بگیرید. مدیریت اعتبار و تصحیح برند دو نکته‌ای است که توجه به آن‌ها مسیر را برای‌تان هموارتر می‌کند. مدیریت اعتبار با ایجاد اینگیجمنت: برندها عموما برمبنای تفکرات و احساسات مشتریان شکل می‌گیرند. پس شما نیاز دارید تا توجه بیشتری به احساسات مخاطبان‌تان داشته باشید و تلاش کنید تا به روش‌های مختلف اینگیجمنت آن‌ها را افزایش دهید؛ چرا که یکی از راه‌های ارزیابی پیشرفت، توجه به میزان اینگیجمنت مخاطبان است. اگر اینگیجمنت مخاطبان با برند شما پایین‌تر از حد معمول باشد، احتمالا نیاز به ایجاد اصلاحات دارید. تصحیح برند: ممکن است در کسب‌وکارتان همه چیز خوب به نظر برسد اما انتظارات شما را برآورده نکند. جای نگرانی نیست زیرا دنیای دیجیتال امکان کنترل و کاهش ریسک‌ها در هر زمینه‌ای فراهم کرده است. به نوعی می‌توان گفت که شما به راحتی می‌توانید از پیشامد یک سری اتفاقات جلوگیری کنید. همین موضوع به شما کمک می‌کند تا بدون در خطر انداختن سرمایه‌تان، استراتژی برندینگ‌تان را تصحیح کنید و در مسیری که قرار دارید، رو به جلو حرکت کنید. فقط کافی است به شدت به نظرات و بازخوردها حساس باشید تا بدانید در کجای مسیر ایستاده‌اید. با برون‌سپاری مراحل فوق به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان می‌توانید موضع‌تان را نسبت به رقبا‌ مشخص کنید و برای توسعه برندتان اقدامات لازم را با دغدغه کم‌تری انجام دهید.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 8 خرداد 1398ساعت 19:22 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 23 | |

معرفی 9 روند مهم تغییرات دیجیتال مارکتینگ

موضوع :
برچسب ها : در سال‌های اخیر، بسیاری از کسب و کارها اهمیت دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال و تاثیرات مثبت آن بر سودآوری و به طور کلی فعالیت خود را دریافته‌اند و از آن به عنوان راهکاری بهینه برای انجام فعالیت‌های بازاریابی کسب و کار خود استفاده می‌کنند. دیجیتال مارکتینگ نیز با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی، همانند دیگر فرآیندهای دنیای دیجیتال با سرعت نسبتا بالایی دست‌خوش تغییرات خواهد شد. کسب و کارها باید تا حدودی این روندهای متغیر را پیش‌بینی کرده و خود را با آن‌ها انطباق دهند. در این صورت شانس بیشتری برای رشد و بقا در فضای پررقیب بازار خواهند داشت. در این مقاله به بررسی چند نمونه از روندهای مهم دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت. 1.اهمیت بازاریابی محتوا بازاریابی محتوا همواره یکی از مهم‌ترین برنامه‌های استراتژیک کسب و کارها خصوصا کسب و کارهای دیجیتال بوده است. در آینده نیز همچنان مانند قبل، تولید محتوای ارزشمند می‌تواند مانند نیروی محرکه‌ی کانال‌های دیجیتال مانند وب‌سایت، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی عمل کند. تولید محتوای شخصی‌سازی شده یکی از مهمترین استراتژی‌های لازم برای کسب و کارها در آینده است. 2.هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی هوش مصنوعی پدیده‌ای نو ظهور بوده و به کارگیری آن در دیجیتال مارکتینگ انقلابی عظیم ایجاد کرده است. از تاثیرات AI در فضای دیجیتال مارکتینگ می‌توانیم به انتخاب درست مخاطبان هدف، بهبود تجربه مشتری، افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، پاسخ‌دهی سریع، پیش‌بینی رفتار مشتری و … اشاره کرد. 3.اهمیت جستجوی صوتی در بهینه‌سازی موتورهای جستجو طبق آمار موجود، در سال ۲۰۱۸ حدود ۴۰ درصد از بزرگسالان حداقل یک بار در روز از جستجوی صوتی در گوگل، Siri، Alexa و … استفاده کرده‌اند. پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال ۲۰۲۰ به ۵۰ درصد برسد. بهینه‌سازی موتورهای جستجو بر اساس جستجوی صوتی نیازمند رویکردی متفاوت از کلمات کلیدی تایپ شده است، اما به دلیل رایج شدن آن نباید دست کم گرفته شود. برای مثال، در نظر گرفتن عبارات رایج در گفتگوی محاوره‌ای به جای کلمات رسمی و ادبی در فرآیند تحقیق کلمات کلیدی می‌تواند درSEO موثر باشد. 4.بازاریابی ایمیلی شخصی‌سازی شده امروزه افراد تمایل بسیاری به دریافت پیام‌ها یا ایمیل‌های شخصی‌سازی شده دارند، چرا که این کار به ایجاد احساس بهتر، رضایت بیشتر و کارایی بالاتر محتوا می‌انجامد و در نتیجه تمایل بیشتری به آن برند پیدا خواهند کرد. تولید محتوای شخص‌سازی شده برای ایمیل مارکتینگ، به تولید Lead بیشتر، افزایش نرخ بازگشت سرمایه و در نهایت وفاداری مشتریان می‌انجامد. 5.تاثیر ویدیوها بر بهینه‌سازی موتورهای جستجو بازاریابی به کمک تولید محتوای ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ تاثیر بسیاری در بهینه‌سازی موتورهای جست و جو دارد. رفته رفته بر تمایل افراد به تماشای ویدیوهای مختلف در رسانه‌های اجتماعی افزوده می‌شود. طبق تحقیقات انجام شده، میزان درگیری یا Engagement rate مخاطبان برای ویدیوها در مقایسه با محتوای متنی، به عددی حدود 12 برابر می‌رسد. بنابراین کسب و کارها باید تولید محتوای ویدیویی را در استراتژی‌های بازاریابی خود گنجانده و از اهمیت آن غافل نشوند. 6.تمرکز بر بهینه‌سازی نرخ تبدیل بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا Conversion Rate Optimization به معنای تولید بیش‌ترین میزان Lead و در نهایت مشتری از بازدیدکننده‌های فعلی وب‌سایت است .از راهکارهای مفید در بهینه‌سازی نرخ تبدیل می‌توان به شناسایی پرسونای مخاطب و ایجاد درک درستی از نیازها و علایق آن‌ها، طراحی بهینه‌ی دکمه‌های فراخوان یا CTA، انجام تست A/B، بهینه‌سازی لندینگ پیج یا صفحه فرود، بهینه‌سازی مقالات وب‌سایت، استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس و نظرسنجی از کاربران اشاره کرد. به کمک CRO می‌توانید ضمن صرفه‌جویی در هزینه‌ها، بهبود تجربه کاربری مشتری و کمک به SEO، نرخ بازگشت سرمایه خود را افزایش دهید. 7.استفاده موثرتر از شبکه‌های اجتماعی در مقالات قبل به مزایای بازاریابی شبکه‌های اجتماعی اشاره کردیم. نکته اینجاست که روز به روز بر اهمیت شبکه‌های اجتماعی در زمینه‌ی افزایش آگاهی از برند، درگیر کردن مخاطبان، افزایش اعتماد و در نهایت وفاداری مشتریان افزوده می‌شود. به همین ترتیب، کسب و کارها در آینده باید بیش از پیش به دنبال تولید محتوای خلاقانه و جذاب بوده و ضمن درگیر کردن مخاطبان، با آنان تعامل بیشتری برقرار کنند، به نظراتشان اهمیت دهند و تجربه کاربری آن‌ها را به کمک تولید محتوای شخصی‌سازی شده بهبود دهند. 8.کلان داده اهمیت کلان‌داده‌ها در بازاریابی دیجیتال به خصوص برای شرکت‌های بزرگ پیش از گذشته خودنمایی می‌کند. بازاریابان از داده‌ها برای شناخت پرسونای مخاطب، درک خواسته‌های آنان و هدف‌گیری درست نیازهای آنان بهره می‌گیرند. تبیین استراتژی تبلیغات هدفمند و شخصی‌سازی شده، بر خلاف روند سنتی تبلیغات، با کمک گرفتن از کلان‌داده‌ها و تحلیل صحیح آن‌ها امکان‌پذیر می‌شود. این راهکار استراتژیک می‌تواند در درازمدت بازدهی بالایی را برای صنایع مختلف حاصل کند. 9.بازاریابی به کمک هدف‌گذاری جغرافیایی یکی از راهکارهای مفید جهت اثربخشی و اجرای دقیق‌تر کمپین‌های بازاریابی، استفاده از هدف‌گذاری جغرافیایی یا بخش‌بندی مخاطبان هدف بر اساس موقعیت جغرافیایی است .هدف‌گذاری جغرافیایی موجب می‌شود پیام بازاریابی شما در زمان و مکان درست به گوش مخاطب هدف برسد. بنابراین با تولید Lead بیش‌تر می‌توانید در هزینه‌های بازاریابی صرفه‌جویی کرده و به اهدافی چون افزایش فروش و نرخ بازگشت سرمایه(ROI) دست یابید. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی، سیل عظیم داده‌ها و اطلاعات، گسترش آگاهی، نیازهای مخاطبان و مواردی از این دست، کسب و کارها به دیجیتال مارکتینگ رو آورده‌اند و لازم است برای پیشی گرفتن از رقبا و تلاش برای حفظ سازمان و افزایش سودآوری، به کمک پیاده‌سازی استراتژی‌های انعطاف‌پذیر بازاریابی، خود را با این محیط در حال تغییر انطباق دهند. برای کاهش ریسک در بازاریابی دیجیتال کسب و کار خود، می‌توانید از خدمات تیم حرفه‌ای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان بهره ببرید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 19 خرداد 1398ساعت 19:18 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 33 | |

توماسیون بازاریابی چگونه به رشد کسب و کار کمک می‌کند؟

موضوع :
برچسب ها : برای بسیاری از صاحبان شرکت‌ها، خصوصا” در کسب و کارهای بزرگ، ۲۴ ساعت در روز کافی نیست! توسعه کسب و کار، خدمات مشتریان، تولید، فعالیت‌های بازاریابی، فرآیندهای مالی و بسیاری از موارد دیگر می‌توانند بسته به اندازه‌ی سازمان به دغدغه‌ی مدیران تبدیل شوند. بهترین راه غلبه بر محدودیت زمان و ساده‌سازی فرآیندها، اتوماسیون آنهاست. بازاریابی یکی از فرآیندهای حیاتی هر سازمان است، چرا که مستقیماً روی فروش اثر می‌گذارد. بنابراین اتوماسیون آن جهش بزرگی برای سازمان به حساب می‌آید. به عنوان یک بازاریاب، حتماً واژه‌ی اتوماسیون بازاریابی به گوش‌تان آشناست. در این مقاله به طور دقیق‌تر شما را با مفهوم اتوماسیون بازاریابی و فواید آن آشنا خواهیم کرد. اتوماسیون بازاریابی چیست؟ داشتن یک سیستم اتوماتیک در بازاریابی به شما کمک می‌کند تا بدون کمک گرفتن از نیروی انسانی بیشتر، به تعداد بسیار زیادی مشتری دست پیدا کنید. با رشد یک سازمان، دیگر نرم‌افزارهای رایج جوابگوی نیاز شما نیستند و امکان مدیریت ارتباطات و به‌خصوص ایجاد تعامل شخصی‌سازی شده با مشتریان و ارائه خدماتی از این دست وجود نخواهد داشت. در این حالت، اتوماسیون بازاریابی به یاری شما خواهد آمد. اتوماسیون بازاریابی یک تکنولوژی است که امکان مدیریت فرآیندها و کمپین‌های پیچیده دیجیتال مارکتینگ را به صورت اتوماتیک و در تمامی کانال‌ها فراهم می‌کند. به عبارتی دیگر، اتوماسیون بازاریابی به کمک نرم‌افزارهای تخصصی این حوزه با هدف اجرای فعالیت‌های بازاریابی به صورت اتوماتیک پیاده‌سازی می‌شود. از این رو، وظایف دپارتمان‌های مختلف بازاریابی دیجیتال مانند بازاریابی ایمیلی، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی درونگرا، پشتیبانی آنلاین از کاربران وب‌سایت و … تسهیل شده و به صورت اتوماتیک انجام می‌شوند. در نتیجه علاوه بر کاهش ریسک ناشی از خطای نیروی انسانی، کارایی فعالیت‌های بازاریابی افزایش یافته و می‌توان از سرمایه انسانی در جهت رفع چالش‌های بزرگتر استفاده کرد. اتوماسیون بازاریابی، ورود به دنیای پیچیده و رو به رشد کسب و کار را برای سازمان‌ها ساده می‌کند. اتوماسیون بازاریابی دقیقاً چه کاری انجام می‌دهد؟ اطلاعات جمع‌آوری شده از مخاطبان هدف از طریق تعاملات مختلف مانند ایمیل‌ها، لندینگ پیج‌ها، اپلیکیشن‌ها، شبکه‌های اجتماعی و … شناخت کاملی از پرسونای مخاطبان را برای سازمان‌ها ایجاد می‌کنند. کسب و کارها می‌توانند به کمک تکنولوژی اتوماسیون بازاریابی، محتوای داینامیک و شخصی‌سازی شده تولید کنند و پرسونای مخاطب مورد نظر خود را از کانال‌های مختلف مانند ایمیل، وب.سایت، شبکه‌های اجتماعی، نمایش تبلیغات درون‌برنامه‌ای و ارسال پیام‌های شخصی‌سازی شده هدف قرار دهند. این نوع پیام‌ها بر اساس دستورالعمل‌هایی به نام workflow یا گردش کار که بر اساس اهداف کمپین، از پیش تعیین شده‌اند، به صورت اتوماتیک برای مخاطبان هدف ارسال می‌شوند. به این ترتیب، تعاملاتی هدفمند و با کیفیت میان کسب و کار و مشتریان صورت می‌گیرد. اتوماسیون بازاریابی، پیاده‌سازی استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ را بهینه کرده و شما را از ارسال جداگانه‌ی انواع محتوا (به صورت دستی) بی‌نیاز می‌کند. به کارگیری ابزارهای خوب اتوماسیون، امکان تعامل بر مبنای رفتار مشتری و برنامه زمان‌بندی از پیش تعیین شده را فراهم کرده و یک تجربه کاربری شخصی‌سازی شده و رضایت بخش برای کاربران را در هر قسمت از سفر مشتری ایجاد خواهد کرد. به علاوه، در منابع مختلف خصوصاً زمان و هزینه صرفه‌جویی زیادی خواهد شد و در عوض می‌توان این منابع را در جهت افزایش کیفیت فعالیت‌های پیچیده و رشد کسب و کار و به کار گرفت. طبق آمارهای موجود، با استفاده از اتوماسیون بازاریابی، سازمان‌ها توانسته‌اند تا بیش از ۴ برابر Lead با کیفیت تولید کنند و بیش از ۲۰ درصد، نرخ تبدیل به مشتری این Lead های هدایت شده را افزایش دهند. در نهایت، نرخ بازگشت سرمایه افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. نکات مهم در پیاده‌سازی استراتژی اتوماسیون بازاریابی هنگام برنامه‌ریزی استراتژیک جهت استفاده از اتوماسیون بازاریابی، به نکات زیر توجه کنید: اهداف فعلی خود را شرح داده و میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای انتخاب پلتفرم اتوماسیون بازاریابی را تعیین کنید. با تیم‌های دیگر سازمان به جز تیم بازاریابی هماهنگ باشید. به کمک دیاگرام‌ها، گردش کار یا workflow در سیستم اتوماسیون بازاریابی را به تصویر بکشید، تا کارایی و اثربخشی کل فرآیند در یک نگاه کلی ترسیم شود. از بخش‌بندی دیتابیس مخاطبان خود آگاه باشید و بدانید قرار است با چه کسانی تعامل برقرار کنید. استراتژی تولید محتوای خود را تدوین کنید. محتوا باید جذاب و اینگیجینگ بوده و مرتبط با هر مرحله از سفر مشتری طراحی شود. برای اینکه شانس موفقیت خود را افزایش دهید، مرحله به مرحله پیش روید، در پایان هر مرحله، برنامه‌ریزی مرحله‌ی بعد را بهبود دهید. حین اجرای اتوماسیون بازاریابی، پیوسته خروجی‌ها را تحلیل و ارزیابی کرده و تغییرات مورد نیاز را اعمال کنید. به کمک اتوماسیون بازاریابی، فرآیندهای بازاریابی، فروش و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یکپارچه عمل می‌کنند و علاوه بر ایجاد تجربه کاربری منحصربه‌فرد، هویت برند یکسانی از تمامی بخش‌های سازمان توسط مخاطبان ادراک می‌شود.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 23 خرداد 1398ساعت 15:33 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 27 | |

6 نکته کلیدی در تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ

موضوع :
برچسب ها : این روزها اینترنت و دنیای دیجیتال به بخش مهمی از زندگی روزانه افراد تبدیل شده است. کسب و کارها از این بستر استفاده کرده و با استفاده از دیجیتال مارکتینگ، مخاطبان را به طور مداوم در معرض اطلاعات و پیام‌های بازاریابی قرار می‌دهند و از طریق برقراری تعامل و درگیر کردن مخاطب با کسب و کار و برند خود، آن‌ها را به مشتریان وفادار خود تبدیل می‌کنند. یکی از استراتژی‌های مهم و لازم دیجیتال مارکتینگ، آنلاین برندینگ یا دیجیتال برندینگ است. در واقع آنلاین برندینگ یکی از تکنیک‌های مدیریت برند است که از اینترنت و رسانه‌های دیجیتال برای برندسازی استفاده می‌کند. از اهداف و مزایای اصلی استراتژی آنلاین برندینگ می‌توان به افزایش آگاهی از برند از طریق دسترسی به کانال‌ها و رسانه‌های مختلف آنلاین، شناسایی مخاطبان هدف، تعامل با مشتریان و ایجاد اعتماد در آنان، جایگاه‌یابی برند، ایجاد ارزش و اعتبار، ایجاد یک مزیت پایدار رقابتی، تولید Lead، تبدیل Lead به مشتری و افزایش نرخ بازگشت سرمایه اشاره کرد. تدوین یک استراتژی دیجیتال برندینگ قوی، حتی اگر مخاطبان را به مشتری وفادار شما تبدیل نکند، سبب ماندگار ماندن نام برند شما در ذهن آنان خواهد شد. در ادامه به 6 نکته مهم در تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ اشاره خواهیم کرد. 1.هویت برند خود را بشناسید. اولین گام موفقیت در برندینگ، این است که مطمئن شوید آیا هویت برند و ارزش‌ برندتان در ذهن مخاطبان دقیقا همان چیزی خواهد بود که انتظارش را دارید؟ برای این کار، برند خود را در ۳ کلمه تعریف کرده و سپس از تعدادی افراد مورد اعتماد بخواهید آن‌ها نیز برند شما را در ۳ کلمه تعریف کنند. با مقایسه‌ی میزان مغایرت این کلمات یا عبارات درمی‌یابید برند شما تا چه میزان می‌تواند ادراک صحیحی در مخاطبان ایجاد کند. 2.پرسونای مخاطب خود را شناسایی کنید. پیش از آنلاین برندینگ، خصوصا پیش از تعیین استراتژی تولید محتوا و نحوه تعامل با مخاطبان، لازم است درک صحیحی از پرسونای مخاطبان خود داشته باشید. پیام برند شما باید متناسب با پرسونای مخاطب، سلیقه و نیازهای آنان بوده و همچنین با ارزش‌های اصلی کسب و کارتان در یک راستا باشد. 3.لحن برند خود را مشخص کنید. با توجه به مخاطب، نوع پیام برند و اهداف اصلی کسب و کار خود، لحن برند خود را مشخص کنید. لحن برند باید در تمامی کانال‌ها یکسان باشد. لحن برند، چگونگی بیان مطالب و نوع ادبیات به کار رفته در تمام بسترهایی است که محتوا در آن انتشار می‌یابد. برای مثال، لحن برند می‌تواند شوخ‌ یا جدی، رسمی یا خودمانی، مودب یا بی‌پروا و منطقی یا احساسی باشد. داشتن یک لحن برند مخصوص، یکی از نقاط تمایز شما با رقبایتان است. انتخاب کلمات مناسب در نوشته‌ها می‌تواند اثر بسیاری بر مخاطبان بگذارد. 4.میان ترکیب استفاده از رسانه‌های آنلاین تعادل برقرار کنید. انتخاب کردن یک ترکیب خوب از میان کانال‌ها و رسانه‌های آنلاین، در دیجیتال برندینگ بسیار موثر است. تمام این کانال‌ها باید باهم در یک راستا عمل کرده و یک پیام واحد را به گوش مخاطب برسانند تا به هویت برند آسیبی وارد نشود. برای مثال، در تمام کانال‌های تبلیغاتی باید از ثبات لحن برند و انطباق آن با پیام برند اطمینان حاصل کنید. داشتن ثبات در انتقال پیام برند در تمامی کانال‌های ارتباطی دیجیتال، باعث می‌شود مشتری به سرعت برند شما را تشخیص داده و مجدد به سمت برندتان بازگردد. 5.یک استراتژی تولید محتوای یکپارچه برای شبکه‌های اجتماعی در نظر بگیرید. برند شما قرار است چه پیامی را به مخاطبان انتقال دهد؟ کدام یک از انواع محتوا برای کسب و کار شما مناسب‌تر است؟ مخاطبان شما قرار است چه نوع تعاملاتی با کسب و کار شما داشته باشند؟ کدام شبکه اجتماعی با برند شما متناسب است؟ مخاطبان شما بیشتر در کدام شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند؟ در کدام شبکه‌های اجتماعی می‌توانید از اینفلوئنسر مارکتینگ برای افزایش آگاهی از برند و جلب اعتماد مخاطبان خود استفاده کنید؟ با پاسخ دادن به این سوالات و بسیاری سوالات مشابه، قادرید استراتژی تولید محتوای خود را تعیین کنید. همچنین می‌توانید بررسی کنید از طریق کدام شبکه‌های اجتماعی بهتر می‌توانید با مخاطبان خود ارتباط بلند مدت و ماندگاری برقرار کرده و پیام برندتان را در زمان مناسب به گوش افراد مناسب برسانید. 6.شهرت آنلاین خود را بسازید. ایجاد شهرت و اعتبار آنلاین نیازمند صرف زمان است. داشتن یک استراتژی شفاف برای دستیابی به مخاطبان هدف و انتخاب تاکتیک‌های مناسب برای تعامل با آن‌ها ضروری است. به عنوان مثال، بهتر است از تمامی تعاملات آفلاین و شبکه‌ی آشنایان معتبر خود در جهت افزایش شهرت و اعتبار آنلاین خود بهره بگیرید. برای مثال، این افراد می‌توانند در لینک‌بیلدینگ خارجی شما موثر باشند و به وب‌سایت شما لینک دهند. در این صورت علاوه بر افزایش ترافیک وب‌سایت، رتبه بالاتری نیز در نتایج جستجو به دست خواهید آورد. به طور خلاصه می‌توان گفت به میزانی که برند شما در نظر افراد معتبر صنعت یا دیگران به صورت آفلاین دارای شهرت و اعتبار باشد، به همان میزان در دیجیتال برندینگ رشد قوی‌تری خواهد داشت. پیاده‌سازی یک استراتژی قوی دیجیتال برندینگ برای موفقیت هر کسب و کار در ایجاد شهرت، اعتبار و تعامل بسیار قدرتمند با مشتریان ضروری است. تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ کسب و کار خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان بسپارید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1398ساعت 15:25 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 31 | |

6 روش کاربردی در بازاریابی تجارت الکترونیک

موضوع :
برچسب ها : بازاریابی تجارت الکترونیک یا eCommerce Marketing یکی از انواع بازاریابی و شاید بتوان گفت ادامه بازاریابی سنتی است با این تفاوت که در این روش از استراتژی‌ها و ابزارهای نوین استفاده می‌شود و تمرکز اصلی آن روی ایجاد آگاهی و هدایت مشتریان آنلاین به سمت قیف فروش و در نهایت فروش محصولات و خدمات به صورت آنلاین است. رسانه‌های اجتماعی، محتوای دیجیتالی، بهبود موتورهای جستجو و به‌طور کلی تمرکز روی استراتژی‌های هزینه‌بر و بدون هزینه، همگی از مواردی هستند که ترکیب آن‌‌ها در یک جهت مشخص، بازدیدکنندگان وب‌سایت شما را به مشتریان بالقوه تبدیل و در نهایت آن‌ها را به سمت خرید آنلاین ترغیب می‌کند. به بیان ساده‌تر می‌توان گفت که بازاریابی تجارت الکترونیک یا eCommerce Marketing پروسه فروش به کمک افزایش آگاهی نسبت به برند و محصولات یک فروشگاه آنلاین است. در ادامه قصد داریم به مرور روش‌هایی که در طول این مسیر به آن‌ها نیاز دارید، بپردازیم: بازاریابی رسانه‌های اجتماعی در بسیاری از بلاگ‌ها به اهمیت رسانه‌های اجتماعی اشاره کرده‌ایم. همانطور که می‌دانید، استفاده از رسانه‌های اجتماعی بسیار مرسوم است و به جزئی جدا نشدنی از زندگی روزمره ما بدل شده است. توجه به بازاریابی رسانه‌های اجتماعی این امکان را می‌دهد تا با مخاطبا‌ن‌تان ارتباط قوی‌تری داشته باشید و به نوعی اینگیجمنت آن‌ها را افزایش دهید. به دلیل ماهیت بصری رسانه‌های اجتماعی و جهت بهره‌ بردن از مزایای آن‌ها نیاز دارید روی کیفیت و جلوه‌های بصری تصاویری که به اشتراک می‌گذارید حساسیت بیشتری نشان بدهید تا به نحوی آن‌ها را برای ورود و بازدید از سایت‌تان آماده کنید. یکی از گزینه‌های کاربردی و پرطرفدار این روزها، اینستاگرام است که با توجه به کیفیت محتوای تولیدی می‌توانید در بازاریابی تجارت الکترونیک‌ موفق شوید. فقط به خاطر داشته باشید که نوع رسانه و اینفلوئنسرهایی که قصد همکاری با آن‌ها را دارید، باید با صنعت و ماهیت کسب‌وکارتان سنخیت داشته باشد تا در نهایت بتوانید به نتیجه‌ مدنظرتان دست پیدا کنید. بازاریابی محتوا انواع محتوا اعم از بلاگ‌ها، اینفوگرافی‌ها، ویدیوها و دیگر قالب‌هایی که در بلاگ “بررسی 8 نمونه از انواع محتوا” به آن‌ها پرداخته‌ایم، به شما کمک می‌کند تا رتبه وب‌سایت‌تان را در موتورهای جستجو بهبود ببخشید و با استفاده از کلیدواژه‌های مشخصی، مخاطب را به سمت سایت‌تان بکشانید و از رقبا پیشی بگیرید. فروش آنلاین محصولات‌تان قطعا به چیزی فراتر از ویژگی محصولات و خدمات و بازخورد و نظر کاربران‌تان دارد. در همین نقطه است که بازاریابی محتوا به کمک شما می‌آید و روند فروش محصولات‌تان را متحول می‌کند. Inbound Marketing یا بازاریابی درون‌گرا نیز یکی از روش‌هایی است که با استفاده از آن می‌توانید روی بازاریابی محتوای‌تان تاثیر مثبت بگذارید. اینفلوئنسر مارکتینگ در دنیایی زندگی می‌کنیم که نظر و تجربیات دیگران روی پروسه تصمیم‌گیری مشتریان اثرگذار است؛ چرا که مشتریان قبل از تصمیم‌گیری برای خرید، تلاش می‌کنند تا اطلاعات‌شان را تکمیل کنند در نتیجه به دنبال بازخورد دیگر افراد می‌گردند. در این میان برای شناساندن نام برند و محصولاتی که عرضه کرده‌اید می‌توانید روی کمک اینفلوئنسرها حساب کنید. بازاریابی محلی بازاریابی محلی یا Local Marketing که از آن به عنوان Location Based Marketing نیز یاد می‌شود نوعی از بازاریابی است که با توجه به آن می‌توانید آگاهی برندتان را افزایش دهید و ترافیک بیشتری را به دست بیاورید. استفاده از واژه‌های کلیدی محلی در بهینه‌سازی وب‌سایت و در نهایت بهینه‌سازی موتورهای جستجو نیز به شما کمک می‌کند. برای داشتن اطلاعات بیشتر توصیه می‌کنیم تا بلاگ “اهمیت شناخت سئو محلی و مزایای آن” را مطالعه کنید. علاوه‌بر این، هدف‌گذاری جغرافیایی که در بلاگ‌های گذشته به آن پرداخته‌ایم نیز می‌تواند به شما در بخش‌بندی مخاطبان‌تان بر اساس موقعیت جغرافیایی‌ کمک کنید. هدف‌گذاری جغرافیایی این به تولید Lead بیشتر کمک می‌کند و نرخ بازگشت سرمایه مثبتی را برای‌تان رقم می‌زند. بازاریابی ایمیلی در بلاگ‌های گذشته به‌طور مفصل به Email Marketing یا بازاریابی ایمیلی پرداخته‌ایم. بازاریابی ایمیلی کمک می‌کند تا نرخ تبدیل بالا و نرخ بازگشت سرمایه مثبتی را تجربه کنید. به خاطر داشته باشید محتوایی که قصد دارید در قالب ایمیل برای مشتری‌های‌تان ارسال کنید باید به نوعی باشد که اینگیجمنت آن‌ها را افزایش دهد. علاوه‌بر این بهتر است تا ایمیل ارسالی با پرسونای مخاطبان و مشخصات دموگرافیکی آن‌ها تا حدودی همخوانی داشته باشد؛ در غیر این صورت امکان اینکه مشتری ایمیل ارسالی شما را باز نکند، افزایش می‌یابد. برای عملکرد بهتر توصیه می‌کنیم تا مروری بر بلاگ “ایمیل مارکتینگ را بهتر بشناسیم” داشته باشید تا بهتر در جریان پروسه ایمیل مارکتینگ و انواع مختلف آن قرار بگیرید. تبلیغات PPC علاوه‌بر تمرکز روی بهبود موتورهای جستجو (SEO) و انتخاب کلمات کلیدی مرتبط که در بلاگ‌های پیشین نیز به آن‌ها پرداختیم، بهتر است به دو نوع از تبلیغات Display Ads و Paid Search Ads که نمونه‌هایی از تبلیغات PPC (Pay Per Click Advertising) هستند نیز توجه داشته باشید. اگر تازه کار هستید، باید بدانید که این نوع از تبلیغات تاثیر زیادی روی تولید ترافیک برای وب‌سایت‌تان دارد؛ خصوصا زمانی که رقیب دیگری وجود ندارد و شما می‌توانید تمام سهم بازار را نصیب خودتان کنید. یکی از مزایای اصلی تبلیغات PPC این است که شما را تا جایی که مخاطب روی تبلیغات‌تان کلیک نکند، متحمل هزینه نمی‌کند. اگر برای فروش محصولا‌ت‌تان به پروسه فروش آنلاین نیاز دارید و به‌طور کلی eCommerce Marketing برای شما اهمیت دارد، می‌توانید با برون‌سپاری این پروسه به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان روی کمک ما حساب کنید.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 16 تير 1398ساعت 20:05 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 13 | |

مروری بر مفهوم Marketing Qualified Lead و مزایای به‌کارگیری آن

موضوع :
برچسب ها : در بلاگ‌های گذشته به‌طور مفصل به مبحث Lead Generation پرداخته‌ایم اما برای یادآوری به صورت مختصر به تعریف Lead می‌پردازیم و بعد به سراغ لید شایسته یا Qualified Lead می‌رویم. Lead ها افرادی هستند که به محصول و برند شما علاقه دارند. این علاقه ممکن است به طرق مختلفی ایجاد شود و باعث آشنایی آن‌ها با برند شما شود و او را برای مشتری شما بودن و شروع یک ارتباط طولانی مدت ترغیب کند. این پروسه‌ای است که از آن به عنوان Lead Generation یا تولید سرنخ یاد می‌شود. در این بلاگ قصد داریم مشخصا به توضیح Lead های واجد شرایط یا Marketing Qualified Lead (MQL) بپردازیم. سرنخ‌های شایسته یا MQL برای تفسیر واضح‌تر این موضوع، بهتر است از خودمان شروع کنیم؛ دانلودها، کلیک روی CTA ها، باز کردن ایمیل‌های دریافتی و به طور کلی گشت‎‌وگذار در فضای اینترنت و خصوصا وب‌سایت‌های مورد علاقه‌مان، ما را از دید کسب‌وکارها، با عنوان Marketing Qualified Leads یا MQL توصیف می‌کند. این نوع رفتار، در دنیای دیجیتال امروز، ما را از دیگر Lead ها جدا و به سطوح پایین‌تر قیف فروش هدایت می‌کند. MQL در واقع به توضیح سرنخ‌هایی می‌پردازد که نسبت به دیگر Lead ها، صلاحیت بیشتری برای ورورد به قیف فروش و تبدیل شدن به مشتری دائمی دارند. اهمیت MQL به خاطر تاکید بیشتر آن روی کیفیت است تا کمیت. تشخیص MQL ها مبتنی بر زیرنظر داشتن رفتار کاربران است و به ردیابی مشخصه‌هایی چون بازدید از وب‌سایت، توجه آن‌ها به محتواها، میزان دانلود، تعداد ایمیل‌های خوانده شده، فعالیت در رسانه‌های اجتماعی و به طور کلی اینگیجمنت افراد می‌پردازد. MQL ها یکی از گزاره‌های مهم در پروسه فروش محسوب می‌شوند؛ چرا که Lead هایی هستند که علاثه و تمایل بیشتری به برند، خرید کالا و خدمات شما دارند. در ادامه به نکاتی می‌پردازیم که توجه به آن‌ها، به شما در ردیابی و نظارت بر کیفیت Lead های‌تان کمک می‌کند. قیف فروش مختص به برند خودتان را طراحی کنید اولین مرحله برای ردیابی دقیق ‌MQL ها طراحی یک قیف فروش متناسب با نوع کسب‌وکارتان است. اگر به خاطر داشته باشید، در بلاگ‌های گذشته به طور مفصل به قیف فروش پرداخته‌ایم. در قیف فروش، “چگونگی” هدایت مخاطب به قیف را در چهار مرحله Awareness, Interest, Action و Sale بررسی کردیم اما در مبحث لیدهای شایسته، از چگونگی انجام این پروسه فراتر می‌رویم و مشخصا “افراد” را در چهار دسته People, Lead, Qualified Lead و Customerبه صورت موازی با مراحل چگونگی، مورد بررسی قرار می‌دهیم. یک پروسه برای امتیازدهی به لیدها طراحی کنید یکی از وظایف کسب‌وکارها امتیاز دهی به Lead ها است تا در نهایت بتوانند نقشه سفر مشتری را طراحی کنند. استفاده از نرم‌افزارهای اتوماسیون‌سازی بازاریابی ، امکان امتیازدهی به صورت سیستمی را ایجاد می‌کند. این امتیازها باید بر اساس کاراکتر و رفتار مخاطبان و به‌طور کلی اطلاعاتی که در طول یک دوره به دست آورده‌اید، مرتب بشوند. به عنوان یک صاحب کسب‎وکار، متناسب با صنعتی که در آن فعالیت دارید، باید برای خود شاخصه‌هایی را تعیین و بر اساس آن‌ها کیفیت Lead ها را مشخص ‌کنید. هرقدر امتیاز اینگیجمنت مخاطب بیشتر باشد، احتمال اینکه مشتری بالقوه، به نقطه Action برسد و دست به خرید بزند، بیشتر می‌شود. تنها به خاطر داشته باشید که ارتقای یک Lead به QL به خودی خود اتفاق نمی‌افتد و شما به عنوان یک کسب‌وکار نیاز دارید تا معیارهای مشخصی را برای امتیازدهی و رتبه‌بندی تعیین کنید. امتیازدهی به Lead ها، کمک می‌کند تا احتمال پیشرفت آن‌ها را در پروسه فروش و همچنین ارزش بالقوه آن‌ها برای شرکت‌تان را پیش‌بینی کنید. همانطور که پیشتر گفتیم، حجم معامله برآورد شده یا تعامل از طریق کلیک روی لینک، بازدید وب سایت و یا شرکت در یک تماس تلفنی از عواملی است که در امتیازدهی به لید‌ها اثرگذار است. در این میان می‌توانید از تیم بازاریابی و فروش‌تان برای شناسایی بهترین لیدهای واجد شرایط در کوتاه مدت کمک بگیرید. مزایای استفاده Marketing Qualified Leads افزایش نرخ بازگشت و جلوگیری از هدررفت زمان یکی از بزرگ‌ترین مزایای استفاده از MQL شناسایی لیدهای شایسته و رسیدن آن‌ها به نقطه فروش است؛ این موضوع به این معنا است که تلاش‌های تیم بازاریابی و فروش شما به هدر نرفته است و زمان آن رسیده که نفس راحت بکشید. افزایش نرخ بازگشت سرمایه از دیگر مزایایی است که در ادامه این پروسه از آن بهره می‌شوید. یکی دیگر از مزایای شناخت دقیق MQL ها، افزایش امکان هدف‌گیری دقیق‌تر برای تیم فروش و افزایش امکان فروش بیشتر است. افزایش لود کاری تیم‌ها یکی از مزایای اصلی پیاده‌سازی MQL، جلوگیری از هدررفت زمان و تلاش‌هایی است که شما در این راستا انجام می‌دهید. بدون شک هیچ کسب‌وکاری علاقه ندارد تا زمان و منابع خود را صرف لیدهایی کند که راه به جایی نمی‌برند. یکی از مزایای شناسایی MQL ها، دقیقا همین موضوع است. در واقع شناخت QL های درست، به کسب‌وکارها امکان افزایش لود کاری تیم‌های درگیر در این پروسه را می‌دهد و کمک می‌کند تا منابع خود را صرف مشتریان بالقوه‌ای ‌کنند که در نهایت دست به خرید در حجم بیشتری می‌زنند و نفع بیشتری برای‌شان دارند. ایجاد هماهنگی بیشتر میان تیم‌ها MQL یک فاکتور مهم در ایجاد یک توافقنامه سطح خدمات یا Service Level Agreement (SLA) بین تیم‌های بازاریابی و فروش است. زمانی که یک معیار رسمی برای تعریف خدمات و نظارت تنطیم می‌شود، به صورت خودکار سردرگمی و سوتفاهم کم‌تری به وجود می‌آید. SLA، مبادله بازخوردها میان تیم فروش و مارکتینگ را تسهیل می‌کند. درواقع SLA یک قرارداد میان کسب‌وکارها و مشتریان‌شان (یک سرویس‌دهنده و یک سرویس‌گیرنده) است که جهت نظارت بر بهبود سطح کیفیت و خدمات و همچنین ضمانت‌های اجرایی، تهیه و تنظیم می‌شود. تسهیل اولویت‌بندی برای کسب‌وکارها برای کسب‌وکارها اولویت‌بندی در اهداف بازاریابی و فروش به شدت اهمیت دارد چرا که در نهایت می‌تواند منجر به نتایج مثبت و متفاوتی شود. ایجاد امکان اولویت‌بندی اهداف برای کسب‌وکارها، یکی دیگر از مزایای MQL است. تصمیم‌گیری و اولویت‌بندی با شما است؛ اینکه بخواهد هزاران Lead را به دست بیاورید و یا از میان گروهی QL های مختص به خودتان را انتخاب کنید.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 26 تير 1398ساعت 14:34 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 15 | |

15 اشتباهی که نباید در یک وب‌سایت تجارت الکترونیک انجام دهید!

موضوع :
برچسب ها : بسیاری از کسب و کارها وب‌سایت تجارت الکترونیکی خود را راه‌اندازی کرده‌اند، اما در افزایش بازدید وب‌سایت و بهینه‌سازی نرخ تبدیل موفق نیستند. برای راه‌اندازی یک وب‌سایت تجارت الکترونیک موفق، باید از اشتباهات زیر پرهیز کنید. 1. نداشتن صفحه”درباره ما” مناسب مشتریان شما مایل‌اند به طور کامل شما را بشناسند تا بتوانند بنا بر حسن سابقه‌‌تان با شما تعامل کنند. نداشتن صفحه “درباره ما” که اطلاعات دقیق و کاملی درباره شما و تجارت‌تان به مشتریان بدهد، در بازدید وب‌سایت و نرخ تبدیل شما اثری منفی دارد. 2. عدم تمرکز بر استراتژی‌های سئو وب‌سایت شما بدون به کارگیری تکنیک‌های بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) در نتایج اولیه گوگل ظاهر نخواهد شد و در اثر دیده نشدن، مشتریان بالقوه بسیاری را از دست خواهید داد. 3. ‌‌جدی نگرفتن اهمیت بازاریابی محتوا محتوای مفید و ارزشمند، یکی از عوامل مهمی است که توجه بازدیدکنندگان وب‌سایت را به خود جلب کرده و آن‌ها را به خرید ترغیب می‌کند. به خصوص، تولید محتوای باکیفیت، مرتبط و به‌روز در مورد وب‌سایت‌های تجارت الکترونیک از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. 4.توجه نکردن به طراحی واکنش‌گرا در سال‌های اخیر بسیاری از وب‌سایت‎‌ها به دلیل نداشتن طراحی واکنش‌گرا، جایگاه عالی خود را در نتایج جستجو از دست داده‌اند. این در حالی است که کاربران بسیاری تمایل دارند از موبایل خود وارد وب‌سایت‌های مختلف شوند. در صورت نداشتن طراحی واکنش‌گرا نسبت به سایر دستگاه‌ها مانند موبایل، تجربه کاربری خوبی خلق نخواهید کرد و مشتریان بسیاری را از دست خواهید داد. 5. سرعت بارگزاری پایین سرعت پایین بارگذاری وب‌سایت یکی از عواملی است که سبب می‌شود مشتریان دیگر به شما مراجعه نکنند. 6. استفاده نکردن از هویت بصری یکپارچه استفاده از المان‌های بصری یکپارچه و متناسب با برند در وب‌سایت، یکی از عوامل منعکس کننده‌ی هویت برند شماست. برای مثال، استفاده از رنگ‌ها و لوگوی برند، سبب می‌شود مشتریان به راحتی برند شما را به یاد آورده و به خاطر بسپارند. 7. عدم تمرکز محصولات داشتن تمرکز بر گروه مشخصی از محصولات مخصوصا در ابتدای فعالیت یک وب‌سایت تجارت الکترونیکی، باعث می‌شود عملکرد وب‌سایت شما تخصصی‌تر باشد. 8. عدم توجه به نیازهای مخاطبان اهمیت به نیازها و خواسته‌های مشتریان و برآورده کردن آن‌ها، مهم‌ترین عامل تولید Lead و وفادار کردن مشتریان یک وب‌سایت تجارت الکترونیک است. به همین منظور باید در تحقیقات بازار، پرسونای مخاطب را به درستی شناسایی کنید. 9. برگزاری مسابقات بدون استراتژی صحیح برگزار کردن مسابقات دیجیتال یکی از راه‌های موفقیت آمیز است که به رضایت مشتریان، آگاهی از برند، افزایش بازدید وب‌سایت، افزایش نرخ تبدیل و در نهایت افزایش نرخ بازگشت سرمایه منجر می‌شود. نکته مهم این است که برگزاری این مسابقات باید هم‌راستا با استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ و کمپین بازاریابی دیجیتال برند شما باشد. 10. استفاده نکردن از اینفلوئنسر مارکتینگ به کمک اینفلوئنسر مارکتینگ می‌توانید آگاهی از برند خود را افزایش داده و با هزینه‌ی نه چندان زیاد، ترافیک بسیاری را به سوی وب‌سایت خود هدایت کنید. نکته مهم این است که از اینفلوئنسرهای مرتبط با صنعت و دارای اعتبار نزد جامعه هدف خود استفاده کنید. 11. داشتن شبکه توزیع ضعیف و پرهزینه شبکه توزیع قدرتمند و کارآمد، یکی از مهم‌ترین نقاط قوت یک وب‌سایت تجارت الکترونیک است. در صورتی که شبکه توزیع شما تاخیر زیادی داشته یا هزینه بالایی را به کاربران تحمیل کند، تجارت شما قادر به رقابت با کسب و کارهای مشابه نخواهد بود. 12. استفاده از روش‌های سنتی بازاریابی عدم تطبیق با تکنولوژی روز و استفاده نکردن از روش‌های نوین بازاریابی مانند دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی درون‌گرا آسیب زیادی به کسب و کار آنلاین شما وارد خواهد کرد. 13. نداشتن توضیح مناسب برای جزییات محصول بدون وجود اطلاعات دقیق،کامل، معتبر و به‌روزرسانی شده از محصول و همچنین عکس‌های باکیفیت واقعی، کاربران به وب‌سایت شما اعتماد نکرده و تمایل زیادی به خریدن محولات از خود نشان نمی‌دهند. 14. انتخاب نام دامنه نامناسب انتخاب نام پیچیده و طولانی برای دامنه سبب می‌شود کاربران به سختی آن را به یاد بسپارند. در صورتی که نام دامنه جذاب، مرتبط و به ید ماندنی باشد، مشتریان شما با احتمال بالاتری به وب‌سایت شما بازمی‌گردند. 15. ایجاد نکردن تجربه کاربری خوب طراحی تجربه کاربری به معنای طراحی یک تجربه ایده‌آل برای کاربران، هنگام استفاده از یک محصول یا خدمت است. ایجاد تجربه کاربری خوب برای مشتریان یک وب‌سایت تجارت الکترونیک و به عبارتی دیگر، طراحی یک وب‌سایت کاربرپسند موجب جلب رضایت آنان و تمایل برای خرید مجدد خواهد شد. این در حالی است که در صورت نارضایتی و ایجاد نشدن تجربه کاربری موفق، مخاطبان تمایل کمتری برای بازگشت به وب‌سایت شما و توصیه آن به دیگران خواهند داشت. برای دریافت مشاوره در زمینه‌ی تدوین استراتژی تجارت الکترونیک، انجام تحقیقات بازار، دیجیتال برندینگ و طراحی وب‌سایت تجارت الکترونیک خود به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان مراجعه کنید.,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 30 مرداد 1398ساعت 19:22 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 93 | |

نحوه محاسبه و اهمیت محاسبه ارزش طول عمر مشتری برای کسب و کارها

موضوع :
برچسب ها : یکی از مهم‌ترین معیارهایی که هر کسب و کار در حال رشد نباید از محاسبه آن غافل شود، ارزش طول عمر مشتری یا (Customer Lifetime Value (CLV است. با محاسبه CLV و مقایسه آن با هزینه جذب و نگهداری مشتری، کسب و کارها درمی‌یابند چه مدت زمانی طول می‌کشد تا به نقطه سر به سر و پس از آن به سودآوری دست یابند. اگر می‌خواهید به مشتریان وفادار و سودآور دست یابید، باید با ارزش طول عمر مشتری، نحوه محاسبه و اهمیت آن آشنا باشید. ارزش طول عمر مشتری یا (Customer Lifetime Value (CLV چیست؟ ارزش طول عمر مشتری شاخصی است که میزان ارزش کسب و کار حاصل از یک مشتری را در یک بازه زمانی مشخص، تعیین می‌کند. کسب و کارها با محاسبه‌ی CLV می‌توانند سودآورترین بخش یا segment از مشتریان خود را شناسایی کنند و ضمن به کارگیری استراتژی‌های مناسب، از مزایای محاسبه ارزش طول عمر مشتری بهره‌مند شوند. همان‌گونه که در مقالات قبل در این مورد صحبت کرده‌ایم، مجموعه عوامل بسیاری بر وفادار کردن مشتریان و تکرار خرید آن‌ها اثر دارند. در نتیجه، این عوامل منجر به افزایش طول عمر مشتری و نرخ بازگشت سرمایه خواهند شد. گام‌های محاسبه ارزش طول عمر مشتری 1. محاسبه ارزش متوسط خرید (Average Purchase Value) این عدد از تقسیم میزان کل درآمد شرکت در بازه زمانی مشخص (مثلا یک سال) بر تعداد کل خریدها در آن بازه حاصل می‌شود. 2.محاسبه میانگین نرخ تناوب در خرید (Average Purchase Frequency Rate) این مقدار از تقسیم تعداد خریدها در بازه زمانی مشخص بر تعداد مشتریان یکتا (غیر تکراری) که در آن بازه زمانی اقدام به خرید کرده‌اند، محاسبه می‌شود. 3. محاسبه ارزش مشتری (Customer Value) ارزش مشتری از حاصل ضرب ارزش متوسط خرید در میانگین نرخ تناوب در خرید به دست می‌آید. 4. محاسبه میانگین طول عمر مشتری (average customer lifespan) این عدد در حقیقت میانگین تعداد بازه‌های زمانی است که یک مشتری از محصولات یا خدمات برند شما خریداری می‌کند. این بازه زمانی بسته به نوع کسب و کار می‌تواند روز، ماه یا سال در نظر گرفته شود. 5. محاسبه CLV در نهایت، برای محاسبه ارزش طول عمر هر مشتری، باید حاصل‌ضرب میانگین طول عمر مشتری را در ارزش مشتری به دست آورید. این عدد میزان سود مورد انتظار شما را به طور میانگین در یک بازه زمانی مشخص از یک مشتری نشان خواهد داد. اهمیت محاسبه ارزش طول عمر مشتری صرفه‌جویی در هزینه‌ها از آنجایی که نگهداری مشتریان فعلی از جذب مشتریان جدید هزینه کمتری نیاز دارد، با دانستن اینکه کدام مشتریان شما ارزش بالاتری برای کسب و کار شما ایجاد می‌کنند، می‌توانید با بهره‌گیری از روش‌های مدیریت ارتباط با مشتری این دسته از مشتریان را برای خود نگه دارید. افزایش وفاداری به برند داشتن تعامل پایدار و هدفمند با مشتریان و به کارگیری استراتژی‌های مناسب برای تشویق آن‌ها به بازگشتن به سوی برند، به وفادار شدن آن‌ها می‌انجامد. تا زمانی که استفاده از محصولات یا خدمات شما برای مشتریان ایجاد ارزش کرده و نیازهای آنان به کمک برند شما پوشش داده شود، به برند شما وفادار خواهند ماند. افزایش نرخ بازگشت سرمایه منطقی است که با افزایش CLV و میزان فروش، نرخ بازگشت سرمایه نیز افزایش خواهد یافت. استفاده بهینه از زمان تمرکز بر وفادار کردن مشتریان فعلی و تلاش برای افزایش ارزش طول عمر آنان، به زمان کمتری در مقایسه با تولید Lead و تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل نیاز دارد. بخش‌بندی مشتریان محاسبه CLV سبب می‌شود بتوانید مشتریان خود را از نظر سودآوری در دراز مدت دسته‌بندی کرده و در نهایت در مورد نوع تعامل و استراتژی بازاریابی خود درباره هر گروه تصمیم‌گیری کنید. سنجش کلی رضایت مشتری میزان تکرار خرید مشتری و ارزش بالای طول عمر او می‌تواند دیدگاهی کلی در رابطه با رضایت او به کسب و کار بدهد. برای مثال، رخ دادن افت ناگهانی در میزان CLV یک گروه از مشتریان، در اکثر مواقع سیگنالی هشدار دهنده از وجود عواملی مثل یک اشتباه استراتژیک، افت کیفیت محصولات و نارضایتی مشتریان به حساب می‌آید. ایجاد تعادل میان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت محاسبه CLV شما را قادر می‌سازد بهتر بتوانید اهداف کوتاه مدت و بلند مدت کسب و کار خود وزن داده و آن‌ها را اولویت بندی کنید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با اجرای استراتژی‌های بازریابی در جهت ایجاد تعامل اثربخش با مشتریان و وفادارسازی آنان، ارزش طول عمر مشتریان شما را افزایش می‌دهد که به افزایش نرخ بازگشت سرمایه‌ وفاداری مشتریان و کسب و کار شما می‌انجامد.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 5 شهريور 1398ساعت 17:00 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 105 | |

تخصیص بودجه در کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ با معیار ارزش طول عمر مشتری

موضوع :
برچسب ها : تصمیم‌گیری برای تشخیص بودجه سالانه‌ به فعالیت‌های بازاریابی، خصوصاً بازاریابی دیجیتال، یکی از دغدغه‌ها و چالش‌های همیشگی صاحبان کسب و کار و مدیران بازاریابی است. درنظر گرفتن بخشی از این بودجه برای جذب مخاطب جدید همواره یک انتخاب وسوسه برانگیز است. اما قبل از تعیین درصد این بودجه، باید به این سوال پاسخ دهید که به کمک پیاده‌سازی کدام استراتژی‌ها، می‌توانید مشتریان فعلی خود را به بازگشت به سوی خود و در نهایت تبدیل شدن به مشتریان وفادار هدایت کنید؟ چرا که مشتریان فعلی هر سازمان ارزش بسیار بالایی داشته و سرمایه‌گذاری برای حفظ آنان ارزشمند است. تولید Lead و جذب مشتریان جدید هزینه‌ای به مراتب بیشتر به سازمان تحمیل می‌کند. به علاوه، تحقیقات نشان داده است که مشتریان فعلی در مقایسه با مشتریان جدید شما حاضرند بیش از ۶۰% برای دریافت محصولات یا خدمات شما هزینه کنند. یکی از راه‌های تصمیم‌گیری بهینه در مورد اینکه چه بخش از بودجه‌ی کمپین تبلیعاتی خود را به کدام دسته از مخاطبان و مشتریان اختصاص دهید، محاسبه‌ی معیار (Customer Lifetime Value (CLV یا ارزش طول عمر مشتری است. ارزش طول عمر مشتری یا (Customer Lifetime Value (CLV در مقاله قبل به طور مفصل درباره تعریف ارزش طول عمر مشتری، نحوه محاسبه و اهمیت آن برای کسب و کارها صحبت کردیم. به زبان ساده، ارزش طول عمر هر مشتری، میزان ارزشی است که کسب و کار شما از طریق آن مشتری در طول یک بازه زمانی مشخص کسب کرده است. برآورد ارزش طول عمر مشتری در راستای تصمیم‌گیری برای تخصیص بودجه در یک کمپین تبلیغاتی، از دو جهت به استراتژی شما جهت می‌دهد: بخش‌بندی مخاطبان: با محاسبه CLV می‌توانید مشتریان را بر اساس میزان (LTV (Lifetime Value بخش‌بندی کنید. سپس به بررسی پرسونای آن بخش از مشتریان که ارزش طول عمر بیشتر و در واقع سودآوری بیشتری در بلند مدت دارند، بپردازید. اکنون با استفاده از این اطلاعات می‌توانید مخاطبان هدف کمپین تبلیغاتی دیجیتال خود را مشخص کنید. تعامل: اکنون می‌توانید برای صرفه‌جویی در بودجه، مشتریان وفادار و آن بخش از مشتریانی که CLV بالاتری دارند را هدف قرار داده و با آنان تعاملات موثرتری برقرار کنید. برای این کار می‌توانید تمرکز استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ خود، مانند ایمیل مارکتینگ و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی را بر مشتریان فعلی قرار دهید تا بتوانید به کمک برقراری ارتباطات موثر با آنان، شانس وفادار کردن آن‌ها را افزایش دهید. کاربرد ارزش طول عمر مشتری در کمپین دیجیتال مارکتینگ اکنون که میزان CLV را محاسبه کرده، و پس از بخش‌بندی مشتریان، تمرکز خود را بر آن دسته از مشتریانی که ارزش طول عمر بالاتری داشتند، قرار داده‌اید، نوبت به تدوین استراتژی کمپین دیجیتال رسیده است. در ادامه خواهیم گفت که چگونه هنگام اجرای کمپین‌های دیجیتال می‌توانید مشتریان با ارزش طول عمر بالاتر را شناسایی کرده و آن‌ها را به طور حتم به عنوان بخش اصلی مخاطبان خود، هدف قرار دهید. 1. شبکه‌های اجتماعی مخاطبان امروزی دیگر از مکالمات و ارتباطات یک‌طرفه از سوی برندها استقبال نمی‌کنند، بلکه تعامل و ارتباط دو‌سویه را می‌پسندند. شبکه‌های اجتماعی بستر بسیار مناسبی برای کسب و کارها و برندها پدید آورده‌اند که به کمک آن می‌توانند با مخاطبان هدف خود ارتباط قوی‌تری برقرار کرده و آن‌ها را درگیر این تعاملات کنند. پیش از آغاز کمپین بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، بهتر است با اتکا به داده‌های حاصل از کمپین‌های پیشین، آن بخش از مخاطبان خود که دارای ارزش طول عمر بالاتری هستند را هدف قرار داده و استراتژی خود را با توجه به پرسونای آن‌ها، تدوین کنید، زیرا تنها درصورتی که مخاطب و مشتریان خود را بشناسید می‌توانید محتوایی مطابق با سلیقه آن‌ها تولید کرده و میزان Engagement را بالا ببرید. به علاوه، مدتی پس از شروع کمپین و برای بررسی میزان اثربخشی آن می‌توانید از شاخص ارزش طول عمر مشتری بهره ببرید. برای این کار می‌توانید با مقایسه‌ی میانگین هزینه جذب هر مشتری( CAC (Customer Acquisition Cost تا به این لحظه و ارزش ایجاد شده توسط هر مشتری در همان بازه زمانی(CLV)، بهینه بودن و سودآوری کمپین را رصد کرده و مسیر آتی را پیش‌بینی کنید. در صورتی که هزینه تحمیل شده بر سازمان برای اجرای کمپین و جذب مشتریان جدید، بیشتر از ارزش ایجاد شده توسط آنان باشد، منطقی است که کمپین شما توجیه اقتصادی نداشته و باید تغییراتی در آن ایجاد کنید. 2. وب‌سایت وب‌سایت شما، یکی از مهم‌ترین دارایی‌های دیجیتال شماست. با طراحی صفحه فرود یا لندینگ پیج متناسب با کمپین بازاریابی دیجیتال خود، می‌توانید به راحتی نرخ تبدیل و Engagement rate را محاسبه کنید. پیش از طراحی لندینگ پیج متناسب با کمپین بازاریابی دیجیتال خود، باید در نظر داشته باشید که کدام کلمات کلیدی در کمپین‌های قبلی منجر به افزایش بیشتری در نرخ تبدیل شده‌اند. با آغاز کمپین، با رصد کردن روند جذب مشتری و میزان تبدیل، باید متوسط هزینه‌ی جذب هر مشتری در طراحی لندینگ پیج را با متوسط ارزش حاصل از هر مشتری در آن بازه زمانی(CLV) مقایسه کرده و در صورت اقتصادی نبودن، تصمیمات به موقعی اتخاذ کنید. همچنین باید تلاش کنید که مشتریان را از طریق روش‌های مختلف مانند طراحی بهینه دکمه‌های فراخوان عمل یا CTA جذاب، تولید محتوای با کیفیت و شخصی‌سازی شده متناسب با مشتریان با CLV بالاتر، افزایش سرعت بارگذاری صفحات و ارائه پیشنهادات هیجان‌انگیز و با جلب رضایت مخاطب، او را در وب‌سایت نگه داشته و نرخ تبدیل را بالا ببرید. به کارگیری روش‌هایی مانند تست A/B به شما کمک می‌کند تا جذاب‌ترین نسخه از لندینگ پیج را به عنوان نسخه اصلی طراحی خود انتخاب کنید. 3. ارسال ایمیل‌های شخصی‌سازی شده اجرای کمپین‌های ایمیلی بدون در نظر گرفتن شخصی‌سازی محتوا و مرتبط بودن آن با پرسونای مخاطب، اثربخشی چندانی ندارد، چرا که مخاطبان آن را آزار دهنده دانسته و در بیشتر موارد پیش از بازکردن ایمیل، آن را حذف می‌کنند. ارسال ایمیل‌های شخصی‌سازی شده به گروه مورد نظر از مخاطبان هدف (مثلا بخش مشتریان با CLV بالاتر)، یکی از راهکارهای برای افزایش ارزش طول عمر مشتریان و وفاداری آنان است. به علاوه، مشتریان احساس می‌کنند به نیازها و سلیقه‌ی آنان اهمیت داده شده و تمایل بیشتری برای استفاده از خدمات یا محصولات برند شما خواهند داشت. در حین اجرای کمپین‌های ایمیلی نیز باید همواره با مقایسه‌ی متوسط هزینه کمپین و ارزش حاصل شده از مشتریان در آن بازه، از سودآوری آن اطمینان حاصل کنیم. 4. بهبود مدیریت ارتباط با مشتری منطقی است که مشتریان تمایل دارند از سوی برند مورد علاقه خود حمایت شوند و از مشاوره پیش از فروش و همچنین پشتیبانی پس از فروش بهره‌مند گردند. CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری، مجموع استراتژی‌ها و دستورالعمل‌هایی است که با هدف بالا بردن کیفیت تعامل با مشتری و حفظ آنان، به کار گرفته می‌شود. CRM به ما کمک می‌کند تا با مشتری در ارتباط باشیم، نیازهای او را حدس بزنیم و برای کسب رضایت و وفادارسازی او، سطح بالاتری از خدمات را ارائه کنیم. به طور کلی می‌توان گفت پس از محاسبه CLV قادر خواهید بود مقدار متوسط هزینه‌ی جذب یک مشتری جدید به قیف فروش را با مقدار ارزش طول عمر مشتری مقایسه کرده و بهینه‌ترین استراتژی را (از میان جذب مشتری جدید یا حفظ مشتری فعلی) انتخاب کنید. محاسبه ارزش طول عمر مشتری به شما کمک می‌کند تا بودجه‌ی کمپین بازاریابی دیجیتال خود را به طور بهینه و در بهترین بخش به کار برید. فراموش نکنید سرمایه گذاری برای وفادار کردن و نگهداری مشتریان فعلی شما می‌تواند به مراتب هزینه کمتری داشته و نرخ بازگشت سرمایه حاصل از اجرای کمپین بازاریابی دیجیتال خود را به میزان بیشتری افزایش دهید. به عبارتی دیگر، افزایش CLV معادل افزایش در نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ارائه ایده‌های خلاقانه در اجرای کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ، کسب و کار شما را به سمت مسیری صحیح با هدف رشد، سودآوری و داشتن مشتریانی وفادار هدایت می‌کند.,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 12 شهريور 1398ساعت 12:33 توسط elena golchin | تعداد بازديد : 69 | |


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد